پیشرفت فرهنگ و علوم در ایران میرزا علی اکبر خان مزّین الدوله (نقاشباشی)

طی حکومت قاجار چندین گروه دانشجو از طرف مقامات دولی برای تحصیل علوم و هنر اروپا به کشورهای غرب فرستاده شدند.یکی از این دانشجویان میرزا علی اکبر خان‌ مزّین الدوله،دانشمند و هنرمند قرن پیش بود که طبق مقاله‌ای که انجمن تاریخ بچاپ‌ رسانید«از پیشگامان فرهنگ و هنر نوین ایران می‌باشد ولی متأسفانه قدر زحمات ارزندهء وی مجهول مانده است.»چون زندگی نامبرده از لحاظی با دیگر دانشجویانی که در این‌ مدت ارمغان هنر و دانش را به ایران آوردند شباهت دارد،مختصری از حوادث زندگی‌ وی را که از میان اسناد و مدارک چاپ شده و خاطرات خانوادگی جمع‌آوری شده است‌ ذیلا درج می‌نماییم.

پیش از تاجگذاری آقا محمد خان و بسلطنت رسیدن ایل قاجار(1200 ق/1786 م)[1]،دلیل مسافرت ایرانیان به کشورهای خارجی بیشتر به منظور تجارت یا انجام تکالیف‌ مذهبی بود تا تحصیل دانش و مطالعات علمی.حتی تا اوایل دورهء قاجاریه روابط علمی‌ ایران با کشورهای اروپایی به دلیل دوری راه و نبودن وسیلهء سفر و مشکلاتی که دو امپراطوری روسیه و عثمانی فراهم می‌کردند کار آسانی نبود.بالاخره در دوران سلطنت‌ دومین پادشاه قاجار فتحعلی شاه(1250-1212/1834-1797)،کمبودهای داخلی و بخصوص تعرضات روسیهء تزاری و شکستهایی که نصیب ایران شد،عباس میرزا ولیعهد (پسر فتحلی شاه)و وزیر قابل وی میرزا عیسی فراهانی معروف به میرزا بزرگ قائم‌ مقام[2]را بفکر انداخت که با اعزام محصل به خارج عقب‌ماندگیهای ایران را در علوم و هنر جدید جبران کنند.بدین دلیل در سال 1226/1811 در حین جنگ با روسیه دو نفر برای تحصیل به کشور انگلستان اعزام شدند.مجددا بتاریخ 10 جمادی الاخر 1230/1815 اولیت گروه از دانشجویان ایرانی که پنج تن بودند به دستور عباس میرزا و به ریاست سرگرد دارسی( Arcy ” MajorJosephd )که بعدا در ایران به‌ قونولل معروف شد به انگلستان اعزام شدند و در اوایل سال 1235/1819 به ایران‌ مراجعت کردند.

دومین گروه محصلین اعزامی نیز پنج تن بودند که در دوران سلطنت محمد شاه‌ (1264-1250/1848-1834)به فرانسه اعزام گردیدند.این گروه که به دستور محمد شاه فرستاده شده بودند و شاه به تحصیل و ترقیشان امید فراوان داشت،نسبت به گروه‌ اعزامی دوران فتحعلی شاه از لحاظ موفقیت در درجهء دوم بودند و در سال 1264/1848 پس‌ از مرگ محمد شاه و شروع انقلاب فوریهء فرانسه،قبل از این که فرصت کافی برای ادامهء تحصیل داشته باشند به ایران مراجعت کردند.[3]

هفت سال پس پس از تأسیس دار الفنون که در حقیقت اولین دانشگاه ایران و منشأ تحول‌ فکری،علمی و ادبی و محل تربیت بزرگترین رجال فرهنگی دورهء اواخر دوران قاجار بود سومین گروه رسمی و بزرگترین دسته از دانشجویان ایرانی در دوران سلطنت‌ ناصر الدین شاه(1313-1264/1896-1848)برای تحصیل به فرانسه اعزام شدند.این‌ عده متشکل از 42 تن جوان قابل و نجیب‌زاده بودند که به پیشنهاد فرخ خان امین الدولهء غفاری کاشانی[4]و بریاست عبد الرسول خان(نوهء حاجی محمد حسین خان صدر اصفهانی،صدر اعظم فتحعلی شاه)،بتاریخ 6 رمضان 1275/1859 به خارج فرستاده‌ شدند.سرپرستی عالیهء آنها با حسنعلی خان گروسی امیر نظام بود که تقریبا یک ماه‌ زودتر به سمت سفیر کبیر در فرانسه عازم آنجا شده بود و یک هفته پس از ورود شاگردان به‌ پاریس آنها را به حضور ناپلئون سوم پادشاه فرانسه معرفی نمود.این محصلین عموما پس از 5 تا 9 سال به تحصیلات خود خاتمه دادند و به ایران مراجعت کردند و عده‌ای از ایشان‌ به مقامات عالی رسیدند و خدمات بزرگی انجام دادند.و طبق نظر دکتر عیسی صدیق،بیشتر نهضت فکری ایران به دست آنها صورت گرفت و پیشرفتهایی که در فرهنگ جدید حاصل شد بواسطهء مقدماتی است که آنها آماده کردند[5][و باعث شدند که فرهنگ و زبان فرانسوی تا دوران سلطنت اعلیحضرت رضا شاه در ایران ارجحیت داشته باشد، علی رغم نفوذ سیاسی بمراتب بیشتر انگلیس و روس.]

از این عده،اشخاصی که بیشتر معروف شدند و«دروارد کردن فرهنگ و تمدن‌ جدید غرب نقش مؤثر داشتند»عموما اشخاص زیر را اسم برده‌اند:[6]میرزا کاظم محلاتی‌ معروف به شیمی،میرزا محمود محمودی مشاور الملک،زین العابدین خان غفاری‌ شریف الدوله،میرزا نظام الدین غفاری مهندس الممالک و میرزا علی اکبر خان‌ مزّین الدوله.

میرزا علی اکبر خان مزّین الدوله(پسر میرزا حسین خان کاشانی از ملاکان کاشان و نطنز)[7]بتاریخ 20 ربیع الاول 1263/آوریل 1847 در نطنز کاشان متولد شد.در دوران‌ کودکی با میرزا محمد خان غفاری اقبال الدوله همشاگردی و همبازی می‌بود[8]و در سن‌ دوازده سالگی برای تحصیل زبان و ادبیات فرانسه،هنر نقاشی،موسیقی،تأتر،مهندسی و نظام به فرانسه اعزام شد.پس از تقریبا دو سال در بندر دیپ( Dieppe )که در شمال‌ فرانسه واقع است تحصیلات مقدماتی را بپایان رسانید و به پاریس رفت و در مدرسهء صنایع مستظرفه( EcolBeauxArts )به تحصیل مشغول شد.وی ضمن تحصیل‌ مقالاتی چند در جراید فرانسه نوشت که مورد توجه مقامات علمی قرار گرفت و بعدها مفتخر به عضویت اکادمی فرانسه( AcademieFrancaise )گردید که‌ باارزشترین و بزرگترین قدردانی و تشویق علمی فرانسه از افراد محسوب می‌شود.میرزا علی اکبر خان در تمام دروس خود حتی در ورزش شاگرد اول می‌بود و پس از خاتمهء تحصیل در آن مدرسه به وی پیشنهاد شد که در فرانشه بماند،ولی این پیشنهاد بعلت علاقهء شدید به بازگشت به وطن مورد قبول او واقع نشد،در ضمن چون به علوم نظامی نیز علاقهء مفرطی داشت داخل مدرسهء نظام سن‌سیر گردید.از همشاگردیان او در آنجا می‌توان‌ مرحوم میرزا رضا خان مؤید السلطنه را نام برد.او پس از چند سال با نمرات عالی و دریافت تقدیر نامه فارغ التحصیل گشت و بتاریخ 1285/1868 بانفاق مرحوم‌ مهندس الممالک و عده‌ای دیگر از محصلین به ایران مراجعت نمود.

جراید فرانسه در آن زمان مقالاتی چند در خصوص شخصیت بارز وی نوشتند.او بقدری در ادبیات و زبان فرانسه متبحر شده بود که او را به«دایرة المعارف متحرک» ملقب نموده بودند.[9]در ا وایل ورود به ایران در سلک پیشخدمتان مخصوص همایونی»، معلم فرانسه و نقاشی ناصر الدین شاه در دربار مشغول بخدمت شد و در ضمن در دار الفنون‌ هم به تعلیم نقاشی،زبان فرانسه و بعدا تآتر و تئوری موسیقی نیز اشتغال جست و پس از فوت مسیو کنستان فرانسوی( M.Constant )که معلم نقاشی دار الفنون بود[10]بتاریخ‌ رمضان 1288/1871 بموجب فرمان و دستخط شاه ملقب به نقاشباشی شد و امور آن مرحوم‌ را نیز در دست گرفت.وی در دورانی که علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه وزیر علوم بود به‌ درجات سرهنگ و سرتیب سومی نایل آمد و پس از چندی که علیقلی خان مخیر الدوله وزیر علوم و تلگراف شد به درجهء سرتیپ دومی ارتقاء پیدا کرد و تا آخر سلطنت ناصر الدین شاه‌ به کار خود در دربار و دار الفنون ادامه داد.شاه بقدری به او علاقه‌مند بود که به وی سپرده‌ بود هرموقع احتیاجی دارد کافی است یادداشتی روی میز شاه بگذارد.«با آن که او از عهدهء شبیه‌سازی خوب برمی‌آمد چندان توجهی به آن نداشت و دورنما و گل‌سازی را ترجیح می‌داد.»[11]پرده‌های نقاشی وی در ساختمان پارک اتابک و تا این اواخر در موزهء گلستان،اطلاق برلیان و بعضی دیگر از کاخهای سلطنتی وجود داشتند و جزو پرده‌های‌ نفیس و ذی قیمت بشمار می‌رفتند.وی اولین ایرانی است که نقاشی با اصول علمی و به سبک نقّاشان فرانسوی را به ایران آورده به شاگردان تعلیم داد.ضمن این که مزّین الدوله‌ هرهفته به ناصر الدین شاه تعلیم نقاشی می‌داد،بعلت علاقهء مفرط شاه به این فن و کثرت‌ کار تدریس در دار الفنون،با اجازهء شاه یکی از بهترین شاگردان خود را که قبلا به شاه‌ معرفی کرده بود و کارش مورد پسند قرار گرفته بود برای کمک در تدریس به شاه به دربار می‌خواهد که او هم هرهفته در مورد تعلیم نقاشی به شاه اقدام و نظارت کند.این شخص‌ مرحوم میرزا محمد غفاری بود که در سال 1310/1891 ملقب به کمال الملک شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.او پس از چندی به پیشهاد مزّین الدوله به ایتالیا اعزام گردید و در بازگشت به وطن بهترین نقاش آن قرن در ایران شناخته شد و با دائر کردن هنرستان‌ صنایع مستظرفه که در سال 1329/1911 به کمک ابراهیم خان حکیم الملک وزیر معارف وقت صورت گرفت،به توسعهء آن هنر کمک شایان نمود.ناگفته نماند که در حقیقت اولین هنرستان صنایع مستظرفهء ایران که تأثیر اساسی در مملکت گذاشت همین‌ هنرستان بود.از دیگر شاگردان معروف مزّین الدوله می‌توان ابو تراب نقاشباشی[12](برادر بزرگ کمال الملک)،میرزا مهدی خان مصور الملک که تصاویر روزنامهء شرافت اثر اوست و مرحوم صمصام خان مصور الممالک را نام برد.شخص اخیر مدتها استاد نقاشی‌ دار الفنون می‌بود.

در ضمن چون کسی در ایران نبود که با اطلاع کامل از زبان فرانه به موسیقی نیز آشنایی داشته باشد،مزّین الدوله با مسیو لمر فرانسوی( M.AIbertLemaire )که در دربار ناصر الدین شاه عنوان موزیکانچی‌باشی داشت و رئیس شعبهء موزیک دار الفنون هم‌ بود همکاری کرد.او اولین ایرانی بود که موسیقی با نت را که تا آن زمان در ایران معمول‌ نبود تدریس و پایه‌گذاری نمود و اولین کتاب تئوری موسیقی را به سبک جدید با جمله‌های فرانسه و ترجمهء آنها به فارسی نوشت و در تاریخ 1301/1883 در دسترس‌ شاگردان قرار داد.در ضمن سه کتاب در این رشته ترجمه نمود که متأسفانه بچاپ‌ نرسید:1-کتاب هماهنگی(آرمونی)،2-کتاب سازشناسی،3-کتاب‌ ارکسترشناسی موسیسّی نظامی.[13]ناگفته نماند در اوایل کار،مزّین الدوله شخصا ارکستر سلطنتی را نیز اداره می‌کرد که حامل موزیک مخصوص نقره‌ای رنگ بود که در سفر اوّل‌ ناصر الدین شاه به اروپا بوسیلهء ملکهء انگلستان هدیه شده بود.[14]از بهترین شاگردان وی‌ مرحوم غلامرضا خان سالار مغززمین باشیان(جد آقای مهرداد پهلبد وزیر اسبق فرهنگ و هنر)بود که در دوران سلطنت اعلیحضرت رضا شاه به درجهء سرتیپی و ریاست موزیک‌ ارتش منصوب گردید و مدرسهء عالی موسیقی را بنیان نهاد و در این راه زحمات فراوان کشید.[15]مزّین الدوله در تآتر هم پیشگام شد و به تشویق ناصر الدین شاه نخستین تآتر یا تماشاخانه را در مدرسه دار الفنون ساخت و اولین کسی است که«تأتر را از صورت تعزیه‌ و تقلید خارج کرد و بمعنی حقیقی درآورد»و میزانتروپ( LeMisanthrope ) تحت عنوان«گزارش مردم گریز»و چند اثر دیگر مولیر( Moliere )را ترجمه کرد و بمعرض نمایش گذاشت و این هنر را به ایران آورد و پایه‌گذاری نمود.[16]سید علی نصر جزو بهترین شاگردان وی بود که بعدا در توسعهء تآتر فعالیت بسیار نمود و با بنیان نهادن‌ هنرستان هنرپیشگی باعث ترقی این هنر در ایران گشت.

در ضمن مزّین الدوله اولین ایرانی است که برای تدریس زبان فرانسه در کشور اقدام‌ کرد و سه کتاب جامع راجع به تعلیم زبان فرانسه شامل افعال،مکالمه و لغت و معنی که‌ شاید اولین دیکسیونر فرانسه به فارسی برای مکالمه بود نوشت.طبق‌نظر دکتر عیسی‌ صدیق این کتابها«در اشاعهء فرهنگ جدید اروپا در ایران تأثیر فراوان داشتند.»[17]سپس‌ برحسب امر ناصر الدین شاه مشغول تهیهء دیکسیونر کاملتری به نام دیامان( LeDiamant ) گشت که پس از سی سال زحمت بالاخره در دوران سلطنت احمد شاه باتمام رسید و دارای 50 هزار لغت بود ولی متأسفانه بدلیل کمبود بودجهء دولتی موفق بچاپ آن نشد تا این که بر حسب تقاضای سفیر فرانسه در ایران به پاریس فرستاده شد که در آنجا چاپ و مورد استفادهء مدرسهء زبانهای خارجی قرار گیرد.این کتاب موسوم به«مزّین اللغة» است.لیست این کتابها در کتاب مطبوعات و اشعار ایران نوین،نوشتهء پروفسور براون‌ ( EdwardG.Browne )در سال 1914 م.در دانشگاه کمبریج بطبع رسیده‌ است.[18]اغلب رجال اواخر دورهء قاجاریه از شاگردان کلاس فرانسهء وی بودند، من جمله:محمد حسن خان ادیب الدوله(رئیس دار الفنون)،محمد صفی خان ادیب‌ ناظم العلوم(معاون دار الفنون)،رضا قلیخان هدایت نیر الملک ثانی(وزیر فرهنگ)،دکتر غلامرضا خان شیخ طبیب مشهور،آقای سید جلال تهرانی(وزیر پست و تلگراف)و دار الفنون مسیو ژول ریشار فرانسوی( M.JulesRichard )بود که بسال 1846 یا 1848 م.به ایران آمد و تصمیم گرفت مسلمان شود و در ایران بماند و از آن پس ملقب به‌ میرزا رضا خان شد.او از آغاز کار دار الفنون به تدریس فرانسه مشغول گردید،و در ضمن‌ انگلیسی هم تدریس می‌کرد و مرد عالمی بود.در اواخر سال 1288/1871 از طرف شاه‌ لقب خانی گرفت.معروف است وی اولین کسی است که صنعت عکاسی را در زمان‌ محمد شاه به ایران آورد.[19]پس از فوت او پسرش یوسف ریشار خان مؤدب الملک به تدریس فرانسه ادامه داد.[20]

مرحوم مزّین الدوله در دوران سلطنت مظفر الدین شاه‌ (1324-1313/1907-1896)و بخصوص در دورهء زمامداری محمد علی شاه‌ (1327-1324/1909-1907)بدلیل نارضایتی از اوضاع کمتر به دربار می‌رفت ولی‌ سرپرستی ملک منصور میرزا شعاع السلطنه(پسر مظفر الدین شاه)و تدریس به او را متقبل‌ شد و در سال ن 131/1897 با درجهء سرتیب اولی به دریافت لقب مزّین الدوله مفتخر گشت.و چندی بعد بتاریخ 1319/1901که شعاع السلطنه برای بار اوّل حاکم فارس‌ شد بسمت معاونت او به شیراز رفت.[21]از اقدامات وی در آنجا ساختن مقبره‌ای برای‌ حافظ بود که در کتیبهء آن اشعار زیر را دانشمند و شاعر معروف میرزا محمد نصیر حسینی‌ شیرازی فرصت الدوله سروده است:

به عهد خسرو عادل مظفر الدین شاه‌ به امر زادهء آزاده‌اش ملک منصور خرد پژوه مهندس مزّین الدوله‌ بریخت طرخ و بداد این اساس را دستور بد از هزار و سه صد نوزده فزون کاورد شعا السلطنه این طرفه بقعه را بظهور[22]

ضمنا بدستور مزّین الدوله طرفین ساختمان کریم خان زند را با اشعار حافظ تزیین کردند که وضع آبرومندتری پیدا کرد.پس از حدود دو سال بعلت مشکلاتی که شعاع السلطنه و اطرافیانش در فارس ایجاد کردند به تهران مراجعت نمود و در بازگشت سرپرستی و تدریس حشمت الدوله پس شعاع السلطنه و دیگر شاهزادگان مقرب دربار را متقبل شد.در سفر سوّم مظفر الدین شاه به اروپا در سال 1323/1905 جزو ملتزمین رکاب شاه و سرپرست شاهزادگان می‌بود.عبد الله مستوفی پس از ذکر شرحی راجع به سواد و نزاکت‌ این شاهزادگان در ضیافتی که تزار روسیه به افتخار مظفر الدین شاه داده بوده است‌ می‌نویسد،«اینها همه در اثر زحماتی است که میرزا علی اکبر خان نقاشباشی‌ مزّین الدوله کشیده است.»[23]در آن دوران که مزّین الدوله تدریس در دار الفنون را بمدت چند سالی رها کرد و به ملازمت شعاع السلطنه مشغول بود،مرحوم غلامحسین‌ افضل الملک تاریخ‌نویس معروف او را اینطور معرفی می‌کند:«میرزا علی اکبر خان‌ نقاشباشی،سرایپ اوّل…که از دانشمندان این عصر و در متون و کمالات خارجه‌ بخصوص زبان فرانسه و صنعت نقاشی،اوّل استادست،این اوقات حسب المقرر به‌ خدمت نواب مستطاب اشرف والا،شاهزادهء معظم،شعاع السلطنه مشغول هستند؛و در آن‌ اداره از اکابر قوم و صنادید رجال می‌باشند…و الحق شاگردان ماهر از تعلیم این دانشمند از مدرسهء دار الفنون دولتی بیرون آمد…الحق شخصی محترم و وجودی مغتنم است.»[24]مزین الدوله در دوران سلطنت محمد علی شاه به دربار نرفت و مجددا بتدریس در دار الفنون مشغول گشت و به ریاست مدرهء علمیه که بعد از دار الفنون از بزرگترین مراکز علمی ایران بود و قبلا مرحوم مهدیقلی خان حاج مخبر السلطنهء هدایت[25]رئیس آن بود نائل‌ آمد.پس از خلع محمد علی شاه،رجال مملکت سعی بسیار داشتند که احمد شاه جوان با تربیتی نوین و عقایدی دموکرات آشنا شود چرا که دوران محمد علی شاه خاطرات تلخی‌ بجا گذاشته بود.بدین دلیل بر حسب تصمیم متخذه از طرف مرحوم میرزا حسن خان‌ مستوفی الممالک(وزیر دربار وقت)،میرزا حسین خان مشیر الدوله(پیرنیا)،ابراهیم‌ خان حکیم الملک(حکیمی)،میرزا حسن خان مؤتمن الملک و لقمان الملک(رئیس‌ دربار و طبیب شاه)،کلاس درس مخصوصی در یکی از عمارات سلطنتی واقع در کاخ‌ گلستان برای تعلیم و تربیت احمد شاه و برادرش محمد حسن میرزا ولیعهد بوجود آوردند و مزّین الدوله را با درجهء امیر تومانی به ریاست آن کلاس که حدود 15 شاگرد داشت‌ انتخاب کردند.مورخ الدوله سپهر این کار را اولین اقدام اساسی در شروع سلطنت‌ احمد شاه می‌داند.[26]در ضمن معلمینی آزدایخواه برای تدریس دروس مختلف آن کلاس‌ بکار گماشته شدند و دو نایب السلطنهء شاه،علیرضا خان عضد الملک و ابو القاسم خان‌ ناصر الملک از هرگونه کمکی به این دستگاه دریغ نمی‌کردند.این معلمین عبارت‌ بودند از مرحوم محمد علی فروغی ذکاء الملک(پسر میرزا محمد حسین ذکاء الممالک)در رشتهء تاریخ،امیر سهام الدین غفاری ذکاء الدوله(پسر میرزا نظام الدین مهندس الممالک) در ریاضی،میرزا محمد غفاری کمال الملک(پسر میرزا بزرگ کاشانی نقاش قابل)در نقاشی،صادق خان گرانمایه صادق السلطنه(پسر میرزا رضا خان مؤید السلطنه)در علوم‌ نظامی،عباسقلی خان ممتاز همایون(پسر علی اکبر آقا مکرم السلطنه آذربایجانی)در مشاورت معلومات عمومی،ابو الحسن خان فروغی(برادر محمد علی فروغی ذکاء الملک)در علوم طبیعی و مسیو دمورنی فرانسوی[27]( M.G.Demorgny )در حقوق مدنی. تعلیم زبان فرانسه بوسیلهء خود مزّین الدوله انجام می‌شد.در ضمن کاپیتانی روسی به‌ اسم اسمیرنوف( Smirnoff )بعنوان تعلیمات نظامی سالی چهار یا پنج بار خود را معرفی می‌نمود ولی مأموریت اصلی او باخبر شدن از اوضاع دربار احمد شاه،رجال و اطرافیان او و بالاخره اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران بود.داستان این شخص از این قرار است که او قبل از تشکیل این کلاس مخصوص به شاه درس روسی می‌داده است و زمانی که این کلاس تأسیس می‌شود به دستور حکیم الملک که مأمور اصلاح دربار بود به معلمی وی خاتمه داده می‌شود.روسها از ا ین جریان ناراحت شده بوسیلهء سفیر خود پیغام می‌دهند در صورتی که اجازه داده شود که او لااقل هفته‌ای یک ساعت به شاه تعلیم‌ دهد،آنها متقابلا نصف قشون خود را که به قزوین هم رسیده بود از کشور خارج خواهند نمود.بزرگان قوم از این که اهمیّت این معلم بظاهر ساده،برای دولت روسیه با حضور نصف قشون آن دولت برابری می‌کرده است بسیار متعجب می‌شوند و به این نتیجه‌ می‌رسند که در صورت قبول کردن آن پیشنهاد،در حقیقت نصف ارتش روس مقیم در ایران را در دربار شاه مستقر خواهند کرد و بدین‌جهت جواب منفی می‌دهند.[28]

در آن زمان مزّین الدوله کتابی راجع به طرز رفتار،کردار و گفتار سلاطین برای اداره‌ کردن کشور از نوشته‌های فضلا و دانشمندان کشورهای مختلف جمع‌آوری کرد و به زبان‌ فرانسه نوشت و آن را اغلب برای شاه می‌خواند.ولی ازاین‌که شاه بیشتر به خواندن رمان‌ علاقه نشان می‌داد تا به شنیدن نصایح و دستورات بزرگان متأثر بود.پس از پنج سال آن‌ کلاس تعطیل شد،و مزّین الدوله به ژنرال آجودانی احمد شاه مفتخر گردید و به دریافت‌ درجهء امیر نویانی و مرتبهء جنابی نائل آمد و تا آخر سلطنت وی در این سمت باقی بود و شاه اغلب در موارد مختلف با وی مشورت می‌کرد و بقدری مورد احترام شاه بود که شاه او را پدر دانشمند خود می‌نامیده است.[29]از جمله اقدامات وی در آن زمان این بود که در قحطی تهران،پس از جنگ اوّل(در سال 1918 م)در راضی کردن احمد شاه برای فروش‌ غلّهء املاک خود کوشش فراوان نمود تا تعداد تلفات به حداقل برسد و بیش از آن برای شاه‌ بدنامی بوجود نیاید.زیرا عده‌ای از اطرافیان شاه به وی راهنمایی کرده بودند که بهترست‌ گندم خود را در انبارها نگاهداری کند تا قیمت بیشتر شود.شاه که در فروش تأخیر می‌نمود،مدتی به احمد علاف معروف شده بود تا این که بالاخره ارباب کیخسرو شاهرخ که از طرف دولت مأمور خرید غلّه بود محصول اراضی احمد شاه را که برخلاف‌ شایعات،حجم چندانی نداشت خریداری کرد.

مزّین الدوله علاقه‌مند بود کتبی راجع‌به علوم نظامی از زبان فرانسه به فارسی ترجمه‌ کند ولی متأسفانه امور درباری،تدریس و تهیهء کتابهای مختلف دیگر به وی فرصت‌ انجام این کار را نداد.او عموما از مسؤولیت سیاسی روگردان بود و بدان تن درنمی‌داد و بعلاوه کمتر ممکن بود درخواستی از شاه یا درباریان دیگر بکند.بواسطهء خدماتش و مسافرتهایی چند که در دوران زمامداری ناصر الدین شاه و مظفر الدین شاه به دربار ناپلئون‌ سوم پادشاه فرانسه( LouisNapoleonlll )[30]،فرانسوا ژوزف پادشاه اطریش‌ ( ephl 8 Jo 8 Francoi )،ویلهلم امپراطور آلمان( FriedrichWilhelmll )[31] و چندین کشور دیگر کرد به اخذ نشانهای مختلفی نائل گردید که ارزنده‌ترین آنها از این قرارست:از ایران نشان مکلل درجهء یک شیر و خورشید،نشان درجهء یک خارجه و حمایل‌ سبز و نشان درجهء یک علمی.از خارجه نشان درجهء دو عقاب آلمان،نشان درجهء یک‌ تاج لیاقت آلمان،نشان درجهء دو فرانسوا ژوزف اطریش و نشان نظامی ستارهء فرانسوا ژوزف،نشان درجهء درجهء دولئوپولد بلژیک( Leopold از نوع نظامی)،نشان درجهء دو سنت استانیسلاس روسیه( St.Stanislas )،نشان افسییه لژیون دو نور فرانسه‌ ( honneur-Officer ” Legiond )و نشان درجهء یک فرهنگ و علوم فرانسه، افسییه دولنستر پوبلیک( InstructionPublique ” OfficierdeI ).

پس از برکناری احمد شاه(1304 شمسی/1925)،با وجود اظهار علاقهء اعلیحضرت‌ رضا شاه به آمدن او به دربار و دوبار فرستادن مرحوم عبد الحسین خان تیمورتاش‌ مغزّز الملک وزیر دربار به منزل مزّین الدوله،وی بدلیل متجاوز از شصت سال خدمت در دوران سلسلهء قاجار،در سلسلهء جدید حاضر به قبول پست نشد و با ذکر این که حال نوبت‌ فرزندان من است که به این دودمان خدمت کنند،از رفتن به دربار خودداری نمود بدین‌ ترتیب خدمات دانشمندی را که محقق معروف آقای علی آذری بعنوان«نخستین دبیر فرانسه،موسیقی با نت،نقاشی با اصول علمی و ایجادکنندهء تآتر در ایران»معرفی‌ می‌کند بپایان می‌رسد.مزّین الدوله در تاریخ 1311 ش/دسامبر 1932 م.بر اثر سکتهء قلبی در تهران درگذشت و آقای محمود هدایت مادهء تاریخ ذیل را در فوت آن مرحوم سرود که بر سنگ آرامگاه وی نوشته شده است:

آسمان جلال و علم و هنر کان فضل و کمال و فخر و تبار علی اکبر مزّین الدوله‌ زیب در بسار دورهء قاجار در طریقت سپهر سیر و سلوک‌ در حقیقت مظاهر الانوار فکر و رأی وزین او می‌بود در همه عمر کاشف الاسرار ای دریغا که این سپهر کمال‌ در دل خاک تیره یافت قرار سزد ارمام دهر خون گرید زین مصیبت الی الابد زنهار سال عمرش رسید قرب نود تا که شد سوی کعبهء دلدار بیست و سوم بد از مه آذر سیصد و یازده ز بعد هزار[32]

اینک متن دو دستنویس مزّین الدوله به زبان فرانسوی:

مزّین الدوله در رک‌گویی و روشن کردن حقایق و مطالبی که بنظرش مهم و به‌ صلاح مملکت می‌آمد بین آشنایان معروف بود.در اینجا چرکنویس نامه‌ای را که به یکی از شاهزادگان مقرب دربار نوشته است عینا درج می‌نماییم.این نامه راجع‌به‌ درخواست مزّین الدوله راجع‌به رسیدگی به حال شخصی است که بدون جهت مورد ظلمی قرار گرفته بود.از قرار معلوم با وجود این که آن شاهزاده به وی قول داده بود که به‌ موضوع رسیدگی کند،عملی انجام نداده بوده است.

ترجمه:

«والا حضرتا

از شما پوزش می‌طلبم که به عادت و رسم همیشگی خودم مکاتبه می‌کنم.شاهزاده‌ هستید،تحصیلاتی دارید و شصت سال از عمرتان می‌گذرد؛چنین شخصیتی هرگز نباید در گفتهء خود کوتاهی کند،مخصوصا که موضوع انقدر سهل و ساده باشد.

ارادتمند شما،مزّین»

این نوشته نیز برگی از نصیحتنامه‌ای است که مزّین الدوله به خط خود نوشته و آن را برای احمد شاه می‌خوانده است:

«هر روز از عمر خود را مانند ورقی از تاریخ زندگانی خود بدانید و متوجه باشد ناشایستگیی برای آیندگان در آن ضبط نشده باشد.مانگ اسو گفته است:مرد نیکوکار هرگز در دنیا فراموش نمی‌شود و عمر جاودانه دارد.

نیامد کس اندر جهان کو بماند مگر آن کز او نام نیکو بماند.»

[1]. 1941-1500 TheForeignPolicyofIran )و کتاب «تاریخ کامل ایران»تألیف دکتر عبد الله رازی مراجعه‌ کرد.در ضمن آغاز سلطنت فتحعلی شاه را هم بعضی سال 1797 و برخی 1798 میلادی ذکر کرده‌اند.اما اکثرا با تاریخ اول موافقند.

[2]. میرزا بزرگ قائم مقام پسر میرزا حسین فراهانی است که شخص اخیر در نیمهء آخر سلطنت زندیه بسیاری از امور مملکتی را در دست داشتو مردی لایق و عادل بود.در ضمن میرزا بزرگ قائم مقام پدر میرزا ابو القاسم فراهانی قائم‌ مقام ثانی است که شخص اخیر در دوران سلطنت محمد شاه به منصب صدارت رسید ولی به تاریخ 1251/1835 به‌ دستور شاه و به دست اسماعیل خان قراچه داغی فراشباشی بقتل رسید.او وزیری قابل و از بزرگترین نویسندگان قرن‌ خود می‌بود.در کتاب خلسهء اعتماد السلطنه شرح جالبی از او وجود دارد.

[3]. دکتر اردکانی،دومین کاروان معرفت،«مجلهء یغما»بهمن 1344.

[4]. ابوطالب غفاری کاشانی ملقب به فرخ خان که درسال 1275.1858 لقب امین الدوله گرفت و در آغاز کار سمت پیشخدمت مخصوص در دربار فتحعلی شاه را داشت.پس از مراجعت از سفر فرانسه به وزارت حضور و مهرداری‌ مهر مبارک مفتخر گردید.سپس وزارت داخله که فوق جمیع وزارتخانه‌ها می‌بود به او سپرده شد.و در آن وقت که‌ ناصر الدین شاه برای مدتی صدر اعظم نداشت،در حقیقت مرد شماره یک مملکت بود.سپس وزیر دربار شد و او بود که باعث ترقی دیگر افراد خانواده خود گشت.رجوع شود به:حسین سعادت نوری،رجال دورهء قاجاریه،«مجلهء وحید»،شمارهء اوّل تا پنجم از سال سوّم.

[5]. دکتر عیسی صدیق،بسوی تحول جدید،«ایرانشهر»جلد 1،صفحهء 357.

[6]. «ایرنشهر»جلد 1 و 2،صفحات 357 و 1198؛مقدمهء کتاب«مخزن الوقایع»به قلم حسنعلی غفاری‌ معاون الدوله ثانی.این کتاب تألیف حاجی میرزا حسین خان سرابی متخلص به گرانمایه(پسر عبد الله سرابی) می‌باشد.

[7]. متاسفانه به دلیل از بین رفتن تمام مدارک خانوادگی در انقلاب اخیر ایران،ذکر شرح جامعی راجع به میرزا حسین خان مقدور نیست.تا آنجا که در خانوادهء ما مشهورست این شخص و میرزا حسین غفاری کاشانی(عموی‌ فرخ خان امین الدوله)پسر سوّم از ده پسر میرزا احمد غفاری هردو یک نفرند.لیکن این موضوع در خانوادهء غفاری مشهور نبوده و نام مزّین الدوله جزو شجره‌نامهء ایشان ضبط نگردیده است.امکان دارد به دلیل آن که مزین الدوله در دوران‌ کودکی کاشان را ترک گفته و دیگر به آنجا مراجعت نکرده،پس از فوت پدر فراموش شده باشد،کما این که او تا اواخر عمر حتی ار املاک خود در کاشان مطلع نبود تا این که روزی مرحوم اقبال الدوله که از شکار در کاشان مراجعت‌ می‌نموده به وی می‌گوید در آنجا دهی دیده است به اسم علی‌آباد یا اکبرآباد که معروف بوده به مزّین الدوله تعلق‌ داشته.دو موضوع قابل توجه دیگر یکی استعداد او در هنر نقاشی بود که در خانوادهء غفاری مکرر دیدهء شده و دیگری آن‌ که معروف است مرحوم مهندس الممالک از اقدام او در انتخاب لقب خویش نام فامیل رنجیده خاطر گشته‌ است.ضمنا آقای علی آذری در مقاله‌ای که 21 سال قبل نوشته شده،به نسبت مزّین الدوله با آن خانواده اشاره‌ می‌کند.در ضمن ناگفته نماند که بیشتر شاگردانی که فرخ خان برای اعزام به خارج انتخاب کرد از منسوبانش بودند. البته منظور او از این عمل تشویق دیگر خانواده‌ها در این امر بود،نه غرض شخصی.

[8]. م.س.علی آذری،علی اکبر خان نقاشباشی،«مجلهء پیام نوین»،سال پنجم(مهر ماه 1342)بکمک‌ مرحوم تیمسار سرتیپ مظفر مزّینی.در صفحهء 3 آن مقاله اشتباها غلامحسین خان غفاری صاحب اختیار را همشاگردی‌ مزّین الدوله ذکر کرده‌اند در صورتی که او دوازده سال جوانتر می‌بود.صاحب اختیار برادر کهتر اقبال الدوله،پسر هاشم خان امین خلوت ناصرا الدین شاه بود.

[9]. همان مقاله.

[10]. مسیو کنستان فرانسوی بوسیلهء امیر نظام گروسی استخدام شد و با این گروه از 42 تن دانشجویان ایرانی که در سال 1280/1863 به وطن مراجعه کردند به ایران آمد و حدود 8 سال بعد درگذشت.قابل توجه است که ناصر الدین‌ شاه به زبان فرانسه و فن نقاشی علاقهء بسزا داشته و در آنها مهارت معلومات نیز داشته است.رجوع شود به«تتمیم‌ تاریخ نگارستان»تألیف قاضی احمد ابن محمد غفاری کاشانی،متولد بسال 900/1495 و متوفی بسال‌ 975/1568،بتصحیح مرتضی مدرس گیلانی،صفحهء 493.ناصر الدین شاه آموزش نقاشی را با صنیع الملک شروع و یا مزّین الدوله کامل کرد.

[11]. دوستعلی خان معیر الممالک،«رجال عصر ناصری»،صفحهء 275.پنج پرده و دو کار مدادی وی تا قبل از انقلاب اسلامی نزد نگارنده و دوستان موجود بود که متأسفانه به غارت رفت.

[12]. رجوع شود به مقالهء آذری،و کتاب«ایرانشهر»صفحهء 1198.در آنجا اشتباها لقب ابو تراب را کمال الملک‌ منظور داشته‌اند.از قول مزین الدوله نقل شده که اگر مرحوم ابو تراب عمر می‌داشت و تعلیمات لازمه را می‌گرفت،بر کمال الملک نیز برتری پیدا می‌کرد.مزین الدوله در پاریس شاگردان ژان اگوسته انگر( Jean AugusteIngres )بوده که از بزرگترین نقاشان قرن نوزدهم بحساب می‌رود.

[13]. حسینعلی ملاح،«تاریخ موسیقی نظامی ایران»صفحهء 114 و 135.مسیو لمو در سال 1868 به ایران آمد که درس موسیقی نظام بدهد و در سال 1907 فوت شد.

[14]. علی اصغر شمبم،«ایران در دورهء سلطنت قاجار»،صفحهء 331.

[15]. «ایرانشهر»صفحهء 1198؛و سری مقالات چاپ انجمن تاریخ،تحت عنوان«مزّین الدوله»،بکوشش‌ تیمسار سرلشکر منصور مزّین،صفحهء 56.

[16]. عباس پرویز،«تاریخ 2500 سالهء ایران»جلد سوّم،صفحهء 357؛دکتر ابو القاسم جنّتی عطائی،«بنیاد نمایش در ایران»،صفحهء 59؛«ایرانشهر»،جلد اوّل و دوّم،صفحات 917 و 1198.این تماشاخانه یا تآتر که پس از مراجعت ناصر الدین شاه از سفر اولش به اروپا ساخته شد،در حقیقت یک محل خصوصی برای استفادهء شخص پادشاه‌ و عده‌ای معدود از درباریان بود و تا سال 1308 شمسی/1929 بجا بود تا این که ضمن تجدید بنای دار الفنون خراب‌ شد.مزّین الدوله گاهی مشکلات مملکت را در پیسهای مختلف تآتر می‌گنجاند تا شاه را متوجه آنها سازد.

[17]. «ایرانشهر»صفحهء 355 و 1197.

[18]. 158. pressandpoetryofModernpersia.p , G.Browne , .Edward

[19]. اقبال یغمائی،مدرسه دار الفنون،«مجلهء یغما»،شهریور 1349.وی در آنجا می‌نویسد:ناصر الدین شاه«به‌ عکاسی هم به زمان پدرش به ایران راه یافته بود و مایل بود».صفحهء 361.در ضمن رجوع شود به:مدرسهء دار الفنون، «مجلهء یغما»،شهریور 1348؛«مجلهء بین‌المللی تاریخ عکاسی»(اکتبر-دسامبر 1983)،تألیف خانم دونا استاین‌ (( DonnaStein :83 Historyofphotography-aninternationalquarterly.Oct-Dee صفحهء 259.در این‌ مورد آقای جهانگیر قائم مقامی می‌نویسد،دوربین عکاسی در سال 1849 اختراع شده است و لااقل چند سالی وقت‌ لازم بوده که به کشورهای دیگر برسد.در ضمن بر آن عقیده است که عکاسی بوسیلهء دو فرانسوی بنامهای کارلیه‌ ( Carlhiee )و الوک وی( Aloqueville )که جزو هیأت نظامی فرانسوی که در معیت فرخ خان امین الدوله برای تنظیم‌ ارتش ایران آمده بودند،در ایران رواج پیدا کرده است بسال 1274/1857.رجوع شود به مقالهء«ورود عکاسی به‌ ایران»،«یادگارنامهء حبیب یغمائی»،زیر نظر ایرج افشار»صفحهء 282-279.

قابل توجه است که لقب«عکاسباشی»برای اولین بار از طرف ناصر الدین شاه در سال 1863 به آقا رضا اقبال السلطنه آجودان مخصوص ناصر الدین شاه داده شده است.او پسر حاج آقا اسماعیل جدید الاسلام پیشخدمت سلام‌ فتحعلیشاه و برادر بزرگ میرزا علینقی حکیم الممالک بود.رجوع شود به«مجلهء تاریخ عکاسی»،و حسین سعادت‌ نوری رجال دورهء قاجاریه،«مجلهء یغما»دی 1346.اشخاص دیگری نیز بعدا صاحب لقب عکاسباشی شدند،من‌ جمله میرزا حسنعلی خان،یوسف خان و حبیب الله خان عضد السلطان.

[20]. مقالهء:مدرسهء دار الفنون،«مجلهء یغما»،شهریور 1348. از دیگر اساتید معروف قدیم و جدیدتر دار الفنون می‌توان میرزا محمد حسین فروغی ذکاء الملک معلم تاریخ،میرزا رضا خان مهندس الملک معلم ریاضی،میرزا عبد الغفار خان نجم الدوله مشهور به منجم‌باشی(پسر میرزا علی محمد اصفهانی)معلم ریاضیات و نجوم،میرزا محمد علی خان فروغی ذکاء الملک،مرد سیاسی و دانشمند عالیقدر که‌ بعدها به صدارات رسید معلم تاریخ،مترجم السلطنه زرین بدیع الزمان فروزانفر،میرزا غلامحسین خان رهنما معلم‌ جغرافیا،و میرزا عبد العظیم خان قریب معلم ادبیات فارسی را نام برد.

[21]. غلامحسین خان افضل الملک،«افضل التواریخ»،صفحهء 198.شعاع السلطنه دو بار حاکم فارس شد که‌ بار دوّم در سال 1323/1905 بود.در این مأموریت بدلیل دست‌اندازی به املاک خالصه،بیش از بار اوّل تولید ناراحتی و اغتشاش کرد و مجبور به ترک آن منطقه گردید.در مراجعت به تهران به وزارت عدلیه منصوب گشت و لقب‌ جهان مدار گرفت!رجوغ شود به ناظم الاسلام کرمانی،«تاریخ بیداری ایرانیان»،صفحهء 63،154 و 155.

[22]. دکتر بهمن کریمی،«کتاب راهنمای آثار تاریخی شیراز»،صفحهء 17؛علینقی بهروزی،«بناهای‌ تاریخی و آثار هنری شیراز»،صفحهء 72

[23]. عبد الله مستوفی،«شرح زندگانی من»،جلد دوّم،صفحهء 142.

[24]. «افضل التواریخ»،صفحهء 198.

[25]. مرحوم حاج مخبر السلطنه هدایت متولد بسال 1280/1863 پسر مرحوم مخبر الدوله بزرگ بود.در اوایل کار چندی در دار الفنون سمت استادی داشت،بعدها چندین بار به حکومت آذربایجان گماشته شد و چندین مرتبه به وزارت‌ و صدارت رسید.وی از مردان سیاسی و دانشمندان بزرگ قرن پیش بود و مؤلف کتابهای متعددی من جمله در تاریخ و تئوری موسیقی است.

[26]. مورخ الدوله،«ایران در جنگ بزرگ»صفحهء 32؛دکتر مهدی ملکزاده،«تاریخ مشروطیت ایران»جلد 7، صفحهء 302 و 303؛دکتر جواد شیخ الاسلامی،سیمای حقیقی احمد شاه،«مجلهء یغما»فروردین 1354.در این‌ نوشته‌ها مزّین الدوله را مردی«خوشنام،محبوب و آزادمنش»معرفی می‌کنند.

[27]. مسیو دمورنی در سال 1911 به ایران آمد و در امور مدنی به وزرا نیز کمک می‌کرد و حدود سه سال در ایران ماند.قابل توجه است،که مورخ الدوله سپهر می‌نویسد بعدا معلمین دیگری از فرانسه استخدام شدند که دروس‌ مختلف را به شاه تدریس نمایند.این موضوع صحّت ندارد.در ضمن او در صفحهء 32 کتاب خود عکسی از احمد شاه‌ جوان و پیشخدمتهای مخصوص دربار و خدمه دارد و آن عده را معلمین کلاس احمد شاه معرفی نموده است در صورتی‌ که از آن گروه بیست و چند نفری فقط دو یا سه نفرشان جزو معلمین بودند.ضمنا برخلاف گفتهء مورخ الدوله سپهر، آقایان مدحت و مشار معلم شاه نبودند گرچه بسیار باسواد و از پیشخدمتهای مخصوص بودند.رجوع شود به«ایران در جنگ بزرگ»،صفحهء 32 و 33.

قبل از صادق السلطنه،برادر وی ابو الحسن خان گرانمایه و مدّت کوتاهی سالار لشکر فرمانفرمائیان معلمین درس‌ نظام بودند.ابو الحسن خان بمراتب از آن دو نفر دیگر عالم‌تر و در علوم نظامی واردتر بوده است.بعدا مشیر الدوله مدتی‌ رئیس مدرسهء نظام شد.

[28]. دکتر شیخ الاسلامی،سیمای حقیقی احمد شاه،«مجلهء»،فروردین 1354.

[29]. رجوع شود به مقالهء علی آذری.

[30]. در کتاب«رجال عصر ناصری»،تألیف دوستعلیخان معیر الممالک آمده است که در موقعی که جنگ پروس‌ و فرانسه اعلام گشت،مزّین الدوله در ضیافتی در کاخ ورسای( Versailles )بوده و اعلام آن خبر مجلس را بهم‌ می‌ریزد.این جنگ به تاریخ 1870 شروع شد.ظاهرا اولی سفر او به فرانسه باید در این تاریخ انجام شده باشد.او پس از آن،چندین سفر دیگر به فرانسه و کشورهای دیگر اروپایی کرد.

[31]. ابراهیم صفاتی،«استاد نویافته»سند شمارهء 37،صفحهء 180.آن سفر در سال 1316/1898 انجام گرفته‌ است.

[32]. این شعر در مقالهء چاپ شده از طرف انجمن تاریخ،در صفحهء 61 بثبت رسیده است.