رویکرد نشریۀ عالم نسوان به مدرنیته و مسئلۀ حجاب در ایرانِ عصر رضاشاه
عباس پناهی <panahi76@yahoo.com> عضو هیئت علمی پژوهشکدۀ گیلانشناسی دانشگاه گیلان است.
مقدمه
نشریات اسنادی تاریخی برای شناخت اوضاع اجتماعی زمان خود و زبان بیان تحولات و خواستههای رسمی و غیررسمی جامعهاند. بخشی از این تحولات آشکار و مستقیم از میان متون منتشرشده قابل بازخوانی است و بخشی دیگر را باید از میان حواشی متون و به شکل غیرمستقیم جستوجو کرد. این بخشهای پنهان همان زمزمههای فکری و پنهانی تحولات جامعه در آیندهاند، تحولاتی که گاه حکومت یا جامعه و مردم به دنبال تحقق آناند و گاهی طرف دیگر، اعم از مردم یا دولت، را به این تغییر ترغیب میکنند.
نشر نشریات زنان نشانۀ تحولی اجتماعی بوده است؛ روزگاری که زنان در پی تغییر موقعیت خودند و حتی میکوشند با بیان خواستهای خود هم دیگر بانوان را به همراهی بکشانند و هم آرمانهایشان را رسمیت بخشیده و مردان، حکومت یا جامعه را به قبول آن وادارند.[1] آغاز قرن اخیر خورشیدی و دو دهۀ نخست آن نقطۀ عطفی در تحولات اجتماعی جامعۀ ایرانی و از جمله مسائل زنان است که بازخوانی هر کدام از نشریات برجستۀ زنان در این دوره نشان دهندۀ جنبهها و بخشهایی از تحولات و دگرگونیهای جامعه ایران است.
نشریۀ عالم نسوان از جمله نشریات بانوان در آغاز سلطنت پهلوی است که از جهاتی بسیار قابل توجه است. کمتر نشریهای در زمینۀ مسائل زنان را میتوان یافت که همچون نشریۀ عالم نسوان دارای سابقۀ طولانی و تداوم در نشر باشد. از جمله موضوعاتی که میتوان در این نشریه به وضوح مشاهده و پیگیری کرد موضوع تجدد و پوشش زنان است که از اواخر عصر قاجار اشاره به این موضوع در افکار روشنفکران دیده میشد و در ماجرای کشف حجاب به اوج رسید. در این میان، عالم نسوان نقش مهمی داشت. زیرا این نشریه پیش از ماجرای کشف حجاب و پس از آن منتشر میشده و از لابهلای مقالات آن میتوان روند وقایع و افکار مربوط به کشف حجاب را تحلیل کرد. وابستگی این نشریه به مدرسۀ امریکایی زنان در تهران و تلاشی که امریکا برای حضور در ایران داشت خود یکی دیگر از علل اهمیت این نشریه است. دیدگاههای این نشریه و نویسندگان آن نیز از دیگر دلایلی است که بازخوانی و تحلیل آن را پُراهمیت میسازد. با توجه به شرایط اجتماعی آن دوره این پرسش مطرح میشود که عالم نسوان در مقالات و موضوعات خود نسبت به آزادی زنان و کشف حجاب چه موضعی داشت؟ با توجه به پرسش یادشده میتوان این فرضیه را مطرح ساخت که با توجه به رشد افکار ترقیخواهانه در جامعۀ ایران، عالم نسوان خواهان آزادی بیقید و شرط زنان، کشف حجاب و الگو قرار دادن زنان غربی برای زنان ایرانی بود. هدف از پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل دیدگاه گردانندگان و بررسی مقالات نشریۀ عالم نسوان دربارۀ زنان و مسئلۀ حجاب در جامعۀ ایران اواخر قاجار و اوایل عصر رضاشاه است.
عالم نسوان
عالم نسوان در تهران به صاحب امتیازی نوابهخانم صفوی (ربابه نوابصفوی) و تحت نظر مجمع فارغالتحصیلان مدرسۀ عالی اُناثیّۀ امریکایی ایران بیتآل در سال 1299ش تأسیس شد و شمارۀ اول آن در ذیحجۀ 1338ق/میزان (مهر) 1299ش/سپتامبر 1920 منتشر شد.[2] این مجله هر دو ماه یک شماره در 38 صفحه به قطع کوچک طبع و بنابراین در هر سال شش شماره از آن توزیع میشد. محل ادارۀ مجله مدتی در مدرسه عالی امریکایی و زمانی در مدرسۀ اُناثیه امریکایی تهران بود. محل توزیع نشریه در سال نخست فقط در مغازهای در خیابان لالهزار قید شده، اما با گذشت زمان 42 نمایندگی در شهرهای گوناگون ایران، از رشت تا بندرعباس، دایر کرد.[3]
در آغاز شمارۀ نخست نشریه که در مهر 1299ش به چاپ رسید، مطلبی با عنوان ”مرام عالم نسوان“ منتشر و سعی شده است نوع نگاه و اهداف نشریه را تشریح کند. در آغاز این مرامنامه آمده است: ”در این عصر جدید و دورۀ سعید که نیّر فروزان معارف از افق ایران ما تابان گردیده، غنچۀ امید از باغ آرزوی معارف پروران شکفته و روح حیات مطبوعات در کالبد وطن دمیده، مجلۀ عالم نسوان با قدمهایی ضعیف و لرزان پا به دایرۀ مطبوعات گذارده خواهران ایرانی خود را تهنیت میگویند و درود می فرستند.“[4] آنچه با مطالعۀ شمارۀ آغازین مجله تا حد زیادی نمایان میشود، عدم تمایل گردانندگان مجله برای پرداختن به مسائل سیاسی جامعه است و به نوعی میتوان رویکرد مجله را فارغ از مسئلۀ رفتوآمدهای دولتهای پیدرپی در این دوران دانست.[5] پس از آن هم اشاره میکند که ”در ممالک متمدنه همچون امریکا که مطبوعات راه تکامل را پیمودهاند، مجلات زنانه قسمت مهمی از آن را تشکیل میدهند چنانکه در امریکا مجلۀ مخصوصی به طبع میرسد که مشترکین آن به کرور بالغ است.“[6] ”مجمع نسوان فارغالتحصیل ایران بیتآل [= مدرسه دختران امریکایی] روزگار متمادی است که آرزومند تأسیس مجله برای خانمهای ایرانی بوده است“ و در ادامه، غرض از تأسیس عالم نسوان ”تعاون در تعالی و ترقی نسوان و تشویق آنان به خدمت وطن و خانواده و حسن ادارۀ امور بیتی [= خانگی] “قید میشود.[7] با توجه به رویکرد مجله، به نظر میرسد گردانندگان نشریه در تلاش بودند با آشنا کردن زنان ایرانی با مفاهیم مدرنیته، راه را برای مشارکت گستردۀ اجتماعی آنان هموار کنند.
رشد اجتماعی زنان اروپایی، الگوی زنان ایرانی
آنچه عالم نسوان سعی در ترویج آن داشت، الگویی است که از آن با عنوان زن مترقی و متمدن نام میبرد و آن را با زن امریکایی تعریف میکند. در زمانهای که به سبب رفتار استعماری دولتهای روسیه و انگلستان، بهویژه پس از وقایع مشروطه، نوعی تنفر آشکار و پنهان نسبت به آنان در میان ایرانیان وجود داشت، مطرح شدن کشور سومی که در این زمان در سطح جهانی در حال قدرت گرفتن بود، موجب شد نوعی گرایش در بین روشنفکران نسبت به امریکا پدید آید. از سوی دیگر، امریکاییان هم بر آن بودند تا با مسافرت به ایران و ایجاد نهادهایی چون مدارس، فرهنگ خود را در ایران گسترش دهند و هوادارانی برای خود بیابند.
یکی از بخشهای ثابت عالم نسوان ”اخبار ترقیات نسوان“ بود. در این بخش اخبار زنانی ذکر میشد که به مقام مهمی دست مییافتند. بیشتر این اخبار مربوط به زنان شاخص امریکایی بود و از جمله میتوان به معرفی زندگی مری لیون در شمارۀ اول سال اول در صفحۀ 19 یا معرفی مری اندرسون در مقام در امریکا مدیری اشاره کرد که چند هزار کارمند زن داشت.[8] نویسندۀ این بخش میکوشید برای تأیید دیدگاههای خود علاوه بر جامعۀ امریکا از برخی کشورهای اروپایی نیز شاهد مثالهایی بیاورد. از جمله مینویسد که ”یک زن انگلیسی به پارلمان راه یافته است“[9] یا اینکه ”در کانادا بانویی رئیس کابینه شده است.“[10] یا اشاره میکند ”از آنجایی که زنان حقوقطلب اروپا این نکته را درک نمودهاند که مقام اجتماعی نسوان هر یک از ممالک متمدنه در وضعیت زنان کلیۀ عالم تأثیر و مدخلیت کلی دارد، همّ خود را مصروف داشتهاند که نسوان عالم را به عضویت مجمع بینالمللی نسوان برای تساوی حقوق با رجال دعوت نمایند و بدین وسیله مقام حقیقی خود را حائز شوند.“[11]
در چند شماره هم از کشورهایی همانند ترکیه[12] و مصر،[13] که در حال تحول به سوی مدرنیته بودند، مواردی ذکر شده تا زنان ایرانی به نوگرایی ترغیب شوند.[14] آنچه در اینگونه مطالب تکرار و تبلیغ میشود تأکید بر حضور زنان در مناصب و تلاش برای ایجاد تشکلهای زنانه و اجتماع زنان است. از سوی دیگر، مدیران این نشریه با آوردن این اخبار قصد داشتند با معرفی موفقترین زنان امریکایی، آرمانشهری با نام امریکا را به زنان ایرانی معرفی کنند.
نقش عالم نسوان در گسترش مدرنیته در ایران
عالم نسوان در دورۀ انتشارش همانند یک نهاد اجتماعی در ایران گام برمیداشت. نشریهای که در کنار مدرسۀ آمریکایی مجمع فارغالتحصیلان داشت و میکوشید برنامههایی اجتماعی برای نسوان تعریف کند و آنها را کنار هم گرد آورد. از جملۀ این برنامهها حضور در مظاهر تمدن جدید و از جمله سینما بود.[15]
عالم نسوان جزئی از روند تحولات فرهنگی اواخر عصر قاجار و اوایل دوران پهلوی اول محسوب میشود و در کنار نشریاتی دیگر از جمله زبان زنان صدیقه دولتآبادی و جمعیت نسوان وطنخواه ایران به مدیرمسئولی ملوک اسکندری و نیز نشریۀ پیک سعادت نسوان به مدیریت روشنک نوعدوست، که در رشت فعالیت میکرد، برای تغییر شرایط زنان و بهویژه نحوۀ پوشش و فعالیت و حضور آنان در اجتماع تبلیغ و برنامهریزی میکرد.[16]
مدرسۀ امریکایی تلاش میکرد در کنار تحصیل دختران ایرانی آنها را به جانب فرهنگ غربی سوق دهد. تجلی این تفکر را میتوان در نطقهای پایان تحصیلِ فارغالتحصیلان مشاهده کرد که در جشنی هر ساله با حضور مقامات کشوری، دختران دانشآموخته به بیان نطقهایی میپرداختند که مضمون آنها حقوق و آزادی زنان و غربی شدن زن ایرانی بود. در یکی از شمارههای نشریه نطق یکی از دانشآموختگان با نام اشرفخانم نبوی و تحت عنوان ”ازدواج قدیم و جدید ایران“ آمده است. در بخشی از این مطلب چنین ذکر میشود: ”چون دورۀ حاضر دورهای است که در آن از تجدد کلیۀ امور اجتماعی صحبت به میان میآید و در حقیقت عصر مبارزه بین طرفداران آداب و مرام قدیمی و رسوم و عادات جدید است، به نظر ما توجه به یکی از مهمترین مسائل که بنیان زندگی اجتماعی محسوب است، مقایسۀ صورت قدیمی ازدواج است با شکل حاضر و صورتی که در آینده باید داشته باشد. “[17]
این نشریه از نظر اجتماعی تلاش داشت مشاغل زنان غربی و امریکایی را به زنان و دختران ایرانی معرفی کند. از همین رو، در برخی مطالب با عنوان ”مشاغل نسوان“ در هر شماره شغلی را معرفی میکرد و حتی در مطلبی با همین عنوان در سال 1310ش اعلام کرد که دورهای آموزشی برای برخی مشاغل در مدرسۀ امریکایی بر پا شده است.[18]
ترجیعبند نشریه آن بود که زنان از خانه بدر آیند و در جامعه حضور داشته باشند. در جایی اشاره میشود که ”کارکنان این مجله در چند سالۀ اخیر سینمایی برای خواتین طهران به معرض نمایش گذاشتهاند از جناب رئیس محترم نظمیه خیلی متشکریم که اجازۀ این سینما را مرحمت فرموده، چون یقین داریم سینما یکی از طرق ترقی است.“[19]مطلبی که در سال 1310ش در این نشریه منتشر شده و عنوان ”زن محبوب“ دارد، سرفصلهایی در زمینۀ تغییر آداب و رفتار زنان دارد و آنها را به دیگرگونه راه رفتن و نشستن ترغیب میکند. عناوین بخشهایی از این مطلب عبارت است از چطور باید موقع راه رفتن خودتان را اداره کنید، طرز صحیح نشستن، طرز صحیح ایستادن، وقتی شکم فربه است، برای چاقی ساق پا ران و کفل و . . .[20]
پوشش زنان و رویکرد مجله نسبت به آن
یکی از موضوعاتی که از آغاز مورد توجه گردانندگان و نویسندگان عالم نسوان بود و حتی برای آن جایگاه ویژهای در نشریه در نظر گرفته بودند، موضوع پوشش و لباس بانوان بود. در بخش چهارم اعلام موضوعات در مرام عالم نسوان در شمارۀ نخست چنین آمده است:
از آنجایی که تکلیف هر زن متمدنه دقت در طرز لباس و حسن انتخاب آن میباشد، این مجله نهایت سعی و اهتمام را بذل مینماید که در هر شماره یکی دو نمونه با طرزی مطبوع و اسلوبی مرغوب از روزنامجات امریکا و اروپا اخذ نموده به ضمیمۀ دستورهای لازمه مناسب هر فصل به نظر خانمهای محترمه برساند. در این قسمت امید است که از معایب و نواقصی که از عدم تکمیل دستگاه چاپ رخ میکند صرف نظر نمایند.[21]
این موضوع مرتباً در سالهای نخست نشریه آمده و جدیدترین لباسهای روز غرب تبلیغ شده است. در کنار آن، برخی آگهی یا اعلانات نشریه نیز به خیاطخانهها یا مراکز لباس یا دوزندگان مد و پارچههای خارجی اختصاص دارد.
در شمارۀ نخست عالم نسوان مطلبی با عنوان ”طرز لباس، احتیاجات ضروری“ منتشر شده که در آن مقدمهای به منظور تبلیغ لباسهای غربی و معرفی مدهای جدید نگاشته شده است. در بخشی از این مطلب، پس از گذری بر تاریخ لباس، آمده است که ”به هر حال مسئلۀ لباس و مد امروزه در اروپا جلب توجه نموده و جنبۀ تفننی آن خیلی قوت گرفته است، هر طبقه از مردم لباس خاصی دارند و در هر طبقه لباسها بر حسب موقع و مورد استعمالشان تفاوت میکند. یعنی طریقۀ دوخت و هیکل هر لباس غالباً در تغییر و مردم هم مستعدند که تغییرات مزبور را ایفا نمایند.“[22] و در ادامه با اشاره به شرایط کشور بیان میکند که برآن است که مدلهای جدید را معرفی کند.
عالم نسوان فقط به لباس نمیپردازد، بلکه لوازم آرایشی و شیوۀ آرایش غربی را هم تبلیغ میکند. از جمله در مطلبی با عنوان ”فواید مواد توالتی (کسمانیک) “که ترجمه شده و نشر یافته است به تشریح این موضوع پرداخته است: ”اگر خوشایند باشید حال شما بهتر است، تشریح و توجه جلد، جلد لطیف و زیبا چیست؟ پودرها، سرخاب، آبهای توالت و . . .“[23] واکنش به حجاب زن ایرانی و تبلیغ برای تغییر آن تحت عنوان ترقی نسوان و زن متمدنه موضوعی است که بعدها به شعر شاعران و مطالب ادبی نیز راه یافت. با توجه به موضوعاتی که عالم نسوان به آنها میپرداخت، به جرئت میتوان به این نتیجه رسید که این نشریه نقش مؤثری در پوستاندازی فرهنگی بخش منورالفکر جامعه از سنت به مدرنیته داشت. مجله مفاهیمی را در ایران مطرح کرد که پیش از آن در فرهنگ ایرانی ناروا شمرده میشدند.
کشف حجاب و دیدگاه عالم نسوان
عالم نسوان و جمع همفکران آن، اعم از متولیان امریکایی یا کوشندگان ایرانی، همگی از آغاز به تغییر هویت زن ایرانی میاندیشیدند و برایش میکوشیدند و یکی از مهمترین عوامل این تغییر را دگرگونی شکل زن ایرانی و حجاب او میدانستند. البته این موضوع فقط محدود به عالم نسوان نبود، بلکه متأثر از جریانی بود که از نیمههای حکومت قاجار در ایران شروع شده بود.
مسافرتهای ناصرالدینشاه به اروپا و مشاهدات او از وضعیت پوشش زنان اروپایی در انتقال فرهنگ آن دیار به کشور و در ابتدا به دربار و دارالخلافه تأثیر بسزایی داشت. رفتهرفته موضوع کشف حجاب در قالب تجددخواهی به محافل روشنفکری و اشعار شعرا نفوذ کرد و در مطبوعات بازتاب یافت. این وضعیت کموبیش تا پایان دورۀ قاجار ادامه داشت. تمایل حکام قاجار به کشف حجاب و مقاومت خانوادهها سبب شد تا پدیدۀ کشف حجاب غیر از دربار و محافل نزدیک به شاه، رشد چندانی نیابد. هر چند در اواخر دورۀ قاجار و در جریان نهضت مشروطه و پس از آن، سیاسیون ”نوگرا“ و ”منورالفکر“ گامهایی برای حذف پوشش اسلامی بانوان و اشاعۀ بیحجابی در جامعه برداشتند و نویسندگان و شعرایی چون ایرجمیرزا، میرزاده عشقی، عارف قزوینی و ملکالشعرای بهار در این زمینهها قلمفرسایی کردند.[24] آنان مشروطه را به معنای تجددخواهی خوانده و بیحجابی را از مظاهر تجددخواهی قلمداد کردند. طراحان و منادیان حذف حجاب میدانستند که برای رسمیت بخشیدن به این پدیده باید در ذهن زنان و همچنین مردان خانوادۀ ایرانی تحولی فکری صورت گیرد. از این رو، سعی کردند در رفع حجاب تابوشکنی کرده برای آن استدلال بسازند.[25]
در مقالهای که در بهمن 1310ش به قلم م.ر. از مسجد سلیمان در این نشریه با عنوان ”حجاب در ایران“ منتشر شده است، در آغاز اشعاری از شاعران قدیمی از سعدی تا ایرجمیرزا آمده است تا زمینۀ تاریخی نبودن حجاب را مطرح کند و در ادامه با بیان مطالبی مذهبی و درج چند حدیث و روایت از آنها تأویلی به دست داده که حجاب اسلامی فقط در وقت عبادت منظور است و اسلام با نبودن حجاب در جامعه مشکلی ندارد.[26] در ادامه هم نویسنده استدلالهایی اقتصادی میآورد که هر ساله مقدار زیادی پارچۀ چادر وارد میشود و در انتها هم میگوید: ”ضرر علمی و تربیتی هم این است که دختران و خواهران کوچک ما یقیناً با نداشتن حجاب بیشتر و بهتر میتوانند تحصیل علم نمایند و جزء تربیتشدگان گردند بهخصوص در نقاطی که مدارس مخصوص برای دوشیزگان موجود نیست.“[27]
این استدلالات به اشکال گوناگون مطرح میشد و هدف نویسندگان آن طرح این نکته بود که تفکر سنتی دربارۀ حجاب به پرسش کشیده شود و از سوی دیگر، زمینههای تفکر سنتی دربارۀ حجاب بازنگری شوند. در نتیجه، آنها میکوشیدند با در اختیار قرار دادن آگاهیهای فکری به خوانندگان بستر فکری و اجتماعی کشف حجاب و آزادیهای زنان را در آیندۀ نزدیک فراهم کنند.
بخشی از مطالبی که در دفاع از حذف حجاب در این نشریه درج میشد، بهویژه در سالهایی که موضوع کشف حجاب مطرح بود، در پی جدا کردن عفت از حجاب بود و از این طریق حجاب را خالی از محتوا ساخته و آن را به صورت سدی در راه پیشرفت زنان ایرانی جلوه میداد. برای نمونه، در مقالهای در حمایت از کشف حجاب چنین اظهار نظر شده است:
بعضی خانمهای محترمه بیحجابی را حمل بر بیعفتی فرض نمودهاند و اگر از روی دقت کامل پی به اصل مطلب ببرند معلوم خواهد شد که این خود یک خیال موهوم باطلی است که در مغز خود جای دادهاند، چرا که اگر شخص دارای عفت و عصمت حقیقی باشد، بیحجابی او مانع از حفظ عصمت نخواهد شد و اگر شخص هم دارای حجاب باشد، حجاب او دلیل عصمتش نمیشود. با این خیال موهوم خود را از قسمت اجتماعی محروم ساخته و راه ترقی و سعادت را به روی خود مسدود نمودهایم . . . چیزی که ما را به قهقرا برده حجاب است که ما را پابند و خانهنشین نموده است. اکنون که مملکت در ید قدرت پدر تاجدار ما اعلیحضرت پهلوی قرار گرفته ما نسوان ایرانی هم بایستی به نوبۀ خود جنبشی نموده و از این ذلت و بدبختی خود را خلاص و برای اولادهای آتیۀ این مملکت راه ترقی و سعادت را مفتوح نماییم. بندرعباس – فاطمه خانم اردشیری.[28]
در مطلبی دیگر، نگارندهای با نام رضا خلیلی مینویسد: ”یک نفر منصف نیست بگوید آقا شما که به عقیده خود طرفداران رفع حجاب را به جرم نداشتن دلیل محکوم به سکوت میدانید، میخواستید ولو به جعل یک دلیل ما را سرافراز و خشنود کنید.“[29] این مقاله بخشی از پاسخهایی است که برای پاسخگویی به یک مقاله در طرفداری از حجاب در چند شمارۀ این نشریه منتشر میشود. نویسنده تلاش میکند با استدلالهای گوناگون و با استناد به گزارشهای تاریخی به اثبات رفع حجاب با تکیه بر تاریخ بپردازد. او برای اینکه دیدگاهش در تعارض با اسلام قرار نگیرد، مینویسد که گزارشی مبنی بر وجود حجاب در صدر اسلام نمیبیند و در ادامه به این موضوع اشاره میکند که ”امروزه شرایط جوامع دگرگون شده و باید به تبعیت از جوامع دیگر به حذف حجاب بپردازیم.“[30]
زمینهسازی فکری و اجتماعی برای آمادگی مردم و بهویژه زنان یکی از اهداف گردانندگان و نویسندگان این مجلات است. آنها با معرفی مصادیق غربی میکوشیدند با الگوسازی و جهتدهی مشخص به اهداف خود دست یابند. در مطلبی که در شمارۀ سوم سال دوازدهم این نشریه با عنوان ”در اطراف حجاب“ به قلم محمدعلی ایروانی از آبادان نشر یافته، در آغاز به بحث دیدگاه ادیان نسبت به حجاب پرداخته شده است و پس از آن، با نتیجهگیری اینکه وجود یا عدم وجود حجاب ربطی به عفت و عصمت یک زن ندارد به مثالی از یک زن تحصیلکردۀ امریکایی که به خدمتکاری مشغول است میپردازد تا نشان دهد ترقی امریکا به جهت رفع حجاب است.[31] با این نمونههای اجتماعی و تاریخی مشخص است که هدف مجله نشان دادن تأثیر آگاهی در مشارکتهای اجتماعی است.
بهرغم همۀ تلاشهایی که برای رفع حجاب در عرصۀ فکری صورت گرفت، اقدام عملی برای رفع حجاب را رضاشاه صورت داد. در نوروز 1307ش، همسر رضاشاه بدون پوشش مناسب در حرم حضرت معصومه ظاهر شد. این اقدام او منجر به اعتراض شديد آيتالله حاج شيخ محمدتقي بافقي، دستيار آيتالله حاج شيخ عبدالکريم حائري مؤسس حوزۀ علمیۀ قم، شد در پي آن، رضاشاه به قم رفت و شخصاً به تنبيه بافقي اقدام کرد. سرانجام در ششم ديماه 1307 قانون ”متحدالشکل نمودن البسۀ اتباع ايران در داخلۀ مملکت“ در مجلس هفتم تصويب شد.[32] عالم نسوان از این اقدام حمایت کرد. در آبان همان سال، عالم نسوان مقالهاي با عنوان ”زن مگر بشر نيست؟ “ به چاپ رساند که سراسر بدگويي و هتاکي به حجاب اسلامي و زنان محجبه بود: ”جامعۀ ايران به واسطه حجاب نصف هيئت خود را گنداندهاند، به طوري که به انجام هيچگونه امري قادر نيست و با نصف ديگر (اگرچه اين نيم ديگر نيز گنديده است) ميخواهد جادۀ پُرپيچوخم تکامل را بپيمايد.“ در این مقاله حجاب مظهر اسارت و سيهروزي زنان دانسته شده و داروي اين به اصطلاح درد را رفع حجاب پنداشته و از دولت خواسته میشود که رسماً مسئوليت کشف حجاب را به عهده گيرد. در مقالات ديگري که به صورت محاوره بين زنان درج ميشد، حجاب عامل فلج کردن نيمي از افراد جامعه تلقي ميشد که آنان را به قهقرا سوق داده و ديکتاتوري پهلوي بهترين فرصتي شمرده ميشد که براي مبارزه با اين سنت ملي و اسلامي پيش آمده است.[33]
در سالهای پیش از رسمیت یافتن کشف حجاب، عالم نسوان تلاش داشت که ضمن بسترسازی فرهنگی و تبلیغ رفع حجاب، به نوعی بستر فکری و فرهنگی این اقدام دولت را در سالهای بعد فراهم کند و با به کار بردن الفاظی چون پدر تاجدار یا خواندن رضاشاه با عنوان ”مسبب ترقی ایران“ یا ”آزادی زنان ایرانی“ از او بخواهند که با ابزار قدرت حکومتی دست به این اقدام بزنند و در واقع به گونهای بستر فکری را فراهم کند که زنان ایرانی با توجه به اینکه خواهان مشارکتهای اجتماعی و حضور فعال در جامعه هستند، خواستار رهایی از سنتهای نادرست و کشف حجاباند. البته نشریۀ عالم نسوان را نمیتوان در این زمینه یگانه جریان پیشرو در حوزۀ آزادی زنان و کشف حجاب دانست، زیرا از اواخر عصر قاجاریه مسئلۀ کشف حجاب و مدرنیته در بین شاعران، نویسندگان و روشنفکران ایرانی یکی از دغدغههای مهم فکری بوده و این امر در آثارشان بازتان وسیعی داشته است.
نتیجه
عالم نسوان یکی از پرسابقهترین مجلات زنان پس از مشروطه و در آغاز حکومت پهلوی بوده است که سه مرحلۀ متفاوت را در موضوع کشف حجاب پشت سر گذاشت. در مرحله نخست بر آن بود که با بسترسازی فرهنگی نشان دهد که ادیان مخالفتی با حذف حجاب ندارند. در این دوره، متولیان نشریه متأثر از باورها و سیاست غربی و بر آن بودند که حجاب را خالی از ارزش و حتی مانع ترقی نسوان ایرانی نشان دهند و زنان اروپایی بیحجاب را موفق و آزاد معرفی کنند. در مرحلۀ دوم، عالم نسوان رفع حجاب را از زبان ایرانیان متناسب با فرهنگ ایرانی نمایانده و به مثابه خواست یک ملت تبلیغ میکند. اگر در مرحلۀ نخست هدف به شکل غیرمستقیم و فقط با بیان مصادیق غربی یا معرفی مدهای روز شکل میگرفت، در مرحلۀ دوم به شکل مستقیم به موضوع رفع حجاب پرداخته میشود. در کنار این موضوع تشویق و بزرگ نشان دادن زنان تحصیلکردۀ بیحجاب ایرانی بخشی دیگر از سیاست متولیان مجله و امریکاییهای پشت پردۀ آن بود. در مرحلۀ سوم، عالم نسوان از دولت میخواهد که به موضوع کشف حجاب رسمیت بخشد و آن را قانونی و اجباری کند و عامل ترقی و آزادی نسوان نشان دهد. این تأکید و افراط در بد بودن شرایط زنان ایران آنقدر با شدت دنبال میشود که پس از موضوع کشف حجاب، مجله به دستور رضاشاه بسته شد. الگوسازی امریکایی اما هدفی بود که در همۀ این سالها در این نشریه به واسطۀ مدرسۀ دخترانۀ امریکایی دنبال میشد تا زمینۀ نزدیکی ایرانیان به غرب را فراهم سازد.
[1]البته در این میان منابع دیگری را نیز برای بررسی تحولات این دوران و سیر تحول حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی و نقش آفرینی در جامعه میتوان برشمرد که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتهاند. برای نمونه بنگرید به فاطمه ترکچی و علی ططری، اسناد بانوان در دورۀ مشروطیت: دورۀ دوم و سوم مجلس شورای ملی (تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۹۰).
[2]شایان ذکر است بر اساس اشتباه در نحوۀ حروفچینی در نخستین شمارۀ این مجله سال 1291ش درج شده و همین عامل باعث شده است در برخی منابع و از جمله اثر ارزشمند محمد صدرهاشمی به اشتباه تاریخ آغاز انتشار این نشریه سال 1291شمسی دانسته شود. برای مقایسه بنگرید به محمد صدرهاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران (اصفهان: محمد صدرهاشمی، 1332).
[3]عالم نسوان، سال 13، شمارۀ 4 (1311)، 2.
[4]ربابه نوابصفوی، ”مرام عالم نسوان،“ عالم نسوان، سال 1، شمارۀ 1 (1299)، 1.
[5]در حد فاصل تأسیس این مجله تا پایان شهریور 1302ش که سردار سپه رضاخان برای نخستین بار دولت تشکیل داد نُه کابینه تشکیل و ساقط میشود. برای کسب اطلاع بنگرید به دولتهای ایران از میرزا نصراللهخان مشیرالدوله تا میرحسین موسوی بر اساس دفتر ثبت کابینههای نخستوزیری (تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۸).
[6]عالم نسوان، سال 1، شمارۀ 1 (1299)، 2.
[7]عالم نسوان، سال 1، شمارۀ 1 (1299)، 3.
[8]ربابه نوابصفوی، ”سخن سردبیر،“ عالم نسوان، سال 1، شمارۀ 1 (1299)، 15.
[9]نوابصفوی، ”سخن سردبیر،“ 4.
[10]”اخبار ترقیات نسوان: اخبار مختلف از جرائد آمریک،“ ترجمۀ مهرانور سمیعی، عالم نسوان، سال 4، شمارۀ 4 (1303)، 17.
[11]”سخن سردبیر،“ عالم نسوان، سال 11، شمارۀ 1 (1310)، 4.
[12]نباید فراموش کرد که در موضوع تجدد ایران و بهویژه مدرنیزاسیون عصر پهلوی اول ترکیه نقش بسیار مهمی داشت. بنگرید به تورج اتابکی (ویراستار)، تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه، ترجمۀ مهدی حقیقتخواه (تهران: ققنوس، ۱۳۸۷)؛ هوشنگ شهابی ”مقررات لباس پوشیدن برای مردان در ترکیه و ایران“ در تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه، ویراستۀ تورج اتابکی، 83-98. برای نخستینبار، موضوع تربیت دختران در مطبوعات در نشریۀ اختر چاپ استانبول به سال 1293ق مطرح شد. بنگرید به مسعود کوهستانینژاد، ”اختر و نسوان،“ یاد، سال 24، شمارۀ 85 (پاییز 1386)، 96.
[13]فعالیت مطبوعات فارسیزبان در کشور مصر ارتباط تنگاتنگی با موضوع ورود اندیشۀ تجدد و تحولات فرهنگی و سیاسی در ایران عصر قاجار دارد و در این میان برخی نویسندگان همچون علیمحمدخان کاشانی مطالب متعددی در خصوص نقش و فعالیتهای زنان ایرانی در مطبوعات فارسیزبان مصر نوشتند. برای نمونه بنگرید به مسعود کوهستانینژاد، ”مسئلۀ نسوان ایرانی در منظر مطبوعات فارسیزبان مصر،“ یاد، سال 24، شمارۀ 84 (تابستان 1386)، 65-80.
[14]محمد بدر، ”ترقی تعلیمات نسوان در مصر،“ عالم نسوان، سال 4، شمارۀ 6 (1303)، 21.
[15]”سرمقاله: نسوان و قیام بر ضد مسکرات،“ عالم نسوان، سال 5، شمارۀ 3 (1304)، 3.
[16]بنگرید به بدرالملوک بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید (تهران: ابنسینا، 1348)، جلد 2، 51؛ محمد صدر هاشمی،تاریخ جراید و مجلات ایران (اصفهان: انتشارات کمال، 1364). دربارۀ نشریۀ پیک سعادت نسوان بنگرید به شادی پیروزی و هادی میرزانژاد موحد، نشریۀ پیک سعادت نسوان (رشت: فرهنگ ایلیا، 1393).
[17]اشرفخانم نبوی، ”ازدواج قدیم و جدید ایران،“ عالم نسوان، سال 11، شمارۀ 4 (تیر1310)، 146.
[18]افشار صادقی، ”مشاغل نسوان،“ عالم نسوان، سال 12، شمارۀ 3 (اردیبهشت 1311)، 111.
[19]”قوۀ سامعۀ شما کاسته میشود و ملتفت نیستید،“ عالم نسوان، سال 5، شمارۀ 2 (1303)، 4.
[20]م. جلالی، ”زن محجوب،“ عالم نسوان، سال 12، شمارۀ 1 (بهمن 1310) 35-41.
[21]نوابصفوی، ”مرام عالم نسوان،“ 2.
[22]فرخنده سمیعی، ”طرز لباس پوشیدن، احتیاجات ضروری،“ عالم نسوان، سال 1، شمارۀ 1 (1299)، 18.
[23]م. جلالی، ”فواید مواد توالتی،“ عالم نسوان، سال 12،شمارۀ 3 (1311)، 121.
[24]مهستی بوذرجمهری و دیگران، نشست تخصصی کشف حجاب (تهران: مؤسسۀ مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384).
[25]برای بررسی زمینههای کشف حجاب در عصر قاجار بنگرید به مهدی صلاح، کشف حجاب: زمینهها، واکنشها و پیامدها (تهران: مؤسسۀ مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384)، 59-124.
[26]م.ر. هزار، ”حجاب در ایران،“ عالم نسوان، سال 12، شمارۀ 1 (1310)، 21. برای آگاهی اجمالی از نظرات و فعالیتهایی در تقابل با این نوع نگاه و اقدامات بنگرید به مهدی مهریزی، ”رویکردهای مذهبی در تاریخ معاصر ایران به زن،“ بازتاب اندیشه، سال 12، شمارۀ 62 (1384)، 21-30.
[27]م.ر. هزار، ”حجاب در ایران،“ عالم نسوان، سال 12، شمارۀ 1 (1310)، 23.
[28]فاطمهخانم اردشیری، ”راه ترقی،“ عالم نسوان، سال 11، شمارۀ 6 (آبان 1310)، 278.
[29]رضا خلیلی، ”انتقاد از راجع به رفع حجاب، “عالم نسوان، سال 12شمارۀ 4 (1311)، 185.
[30]خلیلی، ”انتقاد از راجع به رفع حجاب، “186-192.
[31]محمدعلی ایروانی، ”در اطراف حجاب،“ عالم نسوان، سال 12، شمارۀ 3 (1311)، 140-142.
[32]پیتر آوری، تاریخ معاصر ایران، ترجمۀ محمد رفیعی مهرآبادی (تهران: انتشارات مؤسسۀ عطایی، 1366)، جلد 2، 71.
[33]خلیلی، ”انتقاد از راجع به رفع حجاب، “192.