نگاهی به بادکش های حجامت
اساس کار حجامتِ تر کشیدن خون به زیر پوست و خارج کردن آن از بدن با ایجاد مکش به وسیلۀ کاسهای است که به آن بادکش میگویند. مکش با کم کردن فشار داخل بادکش به کمک آتش یا با خارج کردن هوای داخل آن به وسیلۀ پمپ ایجاد میشود. هنگامی که در محفظۀ داخل بادکش آتش روشن شود، هوای داخل محفظه صرف سوختن شده و فشار منفی ایجاد میکند. در این صورت، اگر بادکش روی پوست قرار گیرد، پوست را به داخل خود میمکد.[1] بعد از چاک زدن پوست با نیشتر و ایجاد فشار منفی با آتش، خون به داخل بادکش وارد میشود. در واقع، اساس حجامت بر همین اصل استوار است، خواه این فشار منفی مانند قرون گذشته با آتش ایجاد شود یا به صورت امروزی و با پمپ.
با توجه به چاپهای دستی به دست آمده از متون کهن، به نظر میرسد هدف اولیۀ جراحان از عمل حجامت فقط کم کردن ورم، التهاب، چرک و درد بوده است و از زالو نیز به همین منظور استفاده میکردند.
به هر صورت، در حجامت خون را با بادکش از اندامها و بافتهای متفاوت بدن خارج میکنند. اعتقاد برخی پزشکان آن بود و هست که این کار به درمان برخی بیماریها کمک میکند. در عین حال، هنوز هم برخی منتقدان مخالفت جدی خود را با عمل حجامت اعلام کرده و اعتقاد دارند هیچ سند علمی حاکی از مؤثر بودن آن در دست نیست. برخی از دانشجویان در ایران بر اساس آزمایش نتیجه گرفتهاند که میزان کلسترول، اسید اوریک و هماتوکریت در خون حجامت بیش از خون وریدی است. اما منتقدان حجامت میگویند نباید عوامل بیوشیمیایی خون وریدی را با خون حجامت مقایسه کرد و این امر کاملاً غلط و غیرعلمی است. آنها میگویند طبیعی است خونی که از بافتها بیرون کشیده شود، آب، خون، چربی و سایر املاح دیگر را نیز با خود با فشار خارج میکند و هرگز نباید با خون وریدی مقایسه شود.[2] با این همه، بهرغم ادعای برخی حجام مبنی بر اینکه بادکشدرمانی برای درمان برخی از بیماریها مفید است، شواهد علمی کافی برای اثبات این ادعا وجود ندارد. به همین سبب، با آنکه قرنها در غرب فصد و حجامت یگانه شیوۀ درمان شناخته میشد، امروزه چندان از آن استقبال نمیشود و فقط برای ماساژدرمانی و گاه به صورت حجامت خشک به کار میرود. در اینجا قصد رد یا قبول و همچنین بررسی کارآیی یا ناکارآمدی عمل حجامت را نداریم، هدف ما بررسی بادکش قدیمی بهکارگرفته برای عمل حجامت در سراسر جهان است. منظور ما از بادکش در اینجا هر نوع ظرف برنزی، شیشهای، شاخ و مانند اینهاست که به منظور خارج کردن خون یا مواد سمی از بدن به کار میرفته است.
از نظر حجام، ارتباط بین درد و شرایط تراکم، رکود و انسداد از زمانهای کهن شناختهشده بوده است. چینیها، که خود ابداعکنندگان حجامت اند، ضرب المثلی دارند که ”هر جا که رکود است، درد هم هست. بنابراین هرگاه شما رکود را از بین ببرید، درد را از بین بردهاید.“ طبق نظر شفادهندگان طب سنتی، نه فقط درد، بلکه بسیاری از بیماریها و کسالتها از رکود ناشی میشوند. حجامت میتواند احتقان، انسداد و تراکم را که باعث رکود میشود بشکند و به بازسازی و جریان آزاد انرژی و مایعات حیاتی مانند خون، خلط و غدد لنفاوی کمک کند. وقتی رکود از میان رفت، درد که جوهر بیماری است نیز از میان میرود. وقتی در عضوی درد وجود دارد، به این معناست که چیزی درست جریان نمییابد، مثلاً ممکن است انسدادی باعث این رکود شده باشد. وقتی رکود حاکم شد، حجامت با بادکش وارد عمل میشود. بادکش با کشیدن خون به سطح، عناصر غوطهور در آن را بیرون میآورد که باعث انسداد و رکود شدهاند.
برای حجامت صدها حُسن برشمردهاند که منتقدان گاه این محاسن را رد کردهاند. انتقاد آنها این است که حجامت علاوه بر اینکه ممکن است ناقل برخی از بیماریهای مسری باشد، بر تشدید درد میافزاید و گاه عوارضی برای سایر اندامهای بدن به همراه دارد. واقعیت این است که حجامت برای هر بیمار بنا به شرایط و وضعیت جسمی و روانیاش ممکن است سودمند یا خطرناک باشد.[3] بنابراین، برای حجامت اجازۀ پزشک معالج بیمار باید از ضروریات در نظر گرفته شود و تا پزشک معالج مجوز حجامت صادر نکند، حجام اجازه عمل نداشته باشد.
حجامت زمان و فصل خاصی دارد. قبل از حجامت باید پروندۀ بیمار مطالعه شود. حجامت برای بیمارانی با سابقۀ بیماری خاص ممکن است عوارض و خسارات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد. حجامت نقاطی از بدن ممنوع است و بیم آن میرود که بیمار را مادامالعمر دچار مشکل جسمی یا روحی کند. از طرف دیگر، امروزه حجامت برای بیماران مبتلا به بیماریهای خاص و دیابت ممنوع است.
نوع و مکان فصد یا حجامت نیز برای همۀ بیماران یکسان نیست. بهرغم اینکه دیده میشود اغلب حجام خون بیماران را از نقاط مشترکی از بدن و به یک صورت میگیرند، به نظر میرسد مکان خونگیری در علم حجامت برای هر بیمار متفاوت است.
بادکشهای چینی
طب سوزنی و بادکشدرمانی سابقهای چند هزار ساله در چین دارد. شواهد باستانشناسی نشان میدهد که طب سوزنی در چین باستان صورت میگرفته و قدمت آن به دورۀ پارینهسنگی میرسد. طبق این شواهد، انسانهای این عصر از چاقو و بامبو یا استخوان به منزلۀ ابزار برای شفای بیمار استفاده میکردند. اولین کتاب طب چینی با نام نی جینگ در حدود 204 تا 305پم و شامل گفتوگو بین هونگ دی (Huang Di) و پزشکش، چی بو (Qibo)، درباره هنر پزشکی نوشته شده است.
بادکشهای افریقایی
اگرچه در اغلب کشورهای افریقایی برای کشیدن خون از شاخ استفاده میکردهاند، اما شیشهها و بادکشهای برنزی فراوانی، مخصوصاً از مصر، بر جای مانده است. حجام کشورهای عربی و افریقایی مانند گینه، نیجر و مراکش غالباً از شاخ و گاه بادکشهای برنزی استفاده میکردند.
بادکشهای مصری
انسان در واقع با تقلید از طبیعت به بادکش روی آورد. این تقلید بر اساس کشف مهر پزشکی از بینالنهرین، متعلق به 3300 سال پیش از میلاد، صورت گرفت. در اغلب کشورهای افریقایی از شاخ برای بادکش استفاده میشده است، اما قدیمیترین مدرک پزشکی که حدود 1550 سال پیش از میلاد بر پاپیروس مصری نوشته شده، از فصد و حجامت تر و خارج کردن مواد خارجی از بدن حکایت میکند. هردوت، تاریخنگار یونانی در ۴۱۳پم، نیز به این نکته اشاره کرده است که مصریان حجامت خشک و تر را میشناختهاند.
در مراکش، سلمانیها علاوه بر آرایش سر و صورت، گاه دندان میکشیدند و حجامت میکردند.[4] در شکل زیر یک سلمانی، برخلاف معمول، با بادکشهایی که خود ساخته دو نفر را همزمان با یک مکش حجامت میکند.
بادکشهای اروپایی و امریکایی
حجامت، رگزنی و زالودرمانی رفتهرفته از مصر به یونان و روم و به سایر کشورهای اروپایی رسید. پزشکان اروپایی، با توجه به پیشرفت در علم و صنعت، بادکشهای راحتتر و مدرنتری برای حجامت ساختند. در کتابهای خطی قرن شانزدهم، نشتر زدن و بادکش انداخن به فراوانی دیده میشود. در یکی از این کتابها، بادکشهای بزرگی بر باسن مردان و همچنین بادکشی بزرگ بر شکم زنی انداختهاند که انگار به نفروز (syndrome Nephrotic) مبتلاست، در حالی که خون از سوراخهای بادکش فرو میریزد.[5]
با توجه به تصاویر کتاب فردریک دکرس، بادکشهای بزرگ برای شکم، پشت و رانها استفاده میشدند. برای نمونه، تصویر زیر بادکش بزرگی را بر ران مردی نشان میدهد.[6]
آدری دیویس و تونی اپل در کتاب خود با عنوان ابزار حجامت مینویسند: ”بادکشدرمانی بهطور کلی کمکی در نظر گرفته میشد که از آن طریق خون کثیف بیمار از بدنش خارج شود. عمل بادکشدرمانی با فصد شبیه هماند، مگر اینکه بیمار به سبب درد، پیری و جوانی یا ضعف بیش از حد حجامت را ترجیح دهد.“[7] اروپاییان بیش از حد به فصد و حجامت علاقهمند شدند، تا جایی که ساموئل بیفیلد در 1823م در لندن نوشت: ”حجامت هنر است.“[8]
در برخی کتاب ها آمده است که درد سیاتیک و درد دوران قاعدگی زنان را نیز با بادکش انداختن تسکین میدادهاند.[9]
برای چاک دادن پوست به جای استرههای گوناگون یک دستگاه چاکدهنده اختراع شد که میتوانست پوست را با عمق یکسان و یکنواخت برش دهد. دستگاه برش با تیغهایی یکنواخت میتوانست حجامت تر را با سرعت بیشتر، منظمتر، یکنواختتر و کیفیت بهتری صورت دهد.[10]
هنوز دقیقاً مشخص نیست که دستگاه مربع چاکدهنده برای نخستینبار در چه تاریخی ساخته شده، در حجامت به کار گرفته شد. اما نمونهای از آن برای نخستینبار در 1719م در کلکسیونی پیدا شده است، به همین سبب ساخت آن را بین 1708 تا 1719م تخمین میزنند.[11] نمونههای متفاوتی از این چاکدهندهها از قرنهای هفدهم و هیجدهم میلادی در دست است. دکتر ژرژ فرانسوا (George François) معتقد است که در قرون هفدهم و هیجدهم، استفاده از فصد به اوج خود رسید.[12] در واقع، بادکشدرمانی نیز با هدف خون کشیدن از بیمار صورت میگرفت.
ساختن پمپ یا سرنگ میتوانست هم در جراحیها و هم در حجامت بسیار سودمند باشد. سرانجام، جان رید در سال 1820م رویای ساخت سرنگ را به واقعیت تبدیل کرد. او سرنگی برای بیرون کشیدن سم از معده، خارج کردن ادرار و انتقال خون ساخت که سرانجام در حجامت هم از آن استفاده شد. در 1825م، جان وایس هم پمپی را به نام خود به ثبت رسانید که نسبت به پمپهای قبل کاملتر بود و مشکل نشت و گرفتگی نداشت.
مسئلۀ مهم دیگر محل قرار دادن بادکش است. برخی حجام برای درمان درد یک عضو بر همۀ اعضا بادکش آویزان میکنند که درست نیست. طبق اسناد مکتوب در اروپا، حجام فقط بر عضو دردمند بادکش میگذاشتند و نه بر همۀ اعضا.[13] الکسی بویر در 1836م معتقد بود که بادکش را اول باید بر نواحی دردناک و سپس بر موضع درد گذاشت.[14]
در سدههای گذشته، حجامت و فصد صرفاً به منظور مداوای جسمی بیماران صورت نمیگرفت، بلکه گاهی هدف مداوای روحی آنان بود. در این حال، حجام در جایگاه روانپزشک قرار میگرفت و با خون کشیدن از بیماران سعی داشت آنها را متقاعد کند که خون کثیفِ حامل خوی وحشیگری و حیوانی آنان از بدنشان خارج شده است. بنابراین، پزشکان به خون برای قدرتدرمانی و گاه اعمال جادویی هم توجه میکردند. برخی از پزشکان قرن هفدهم میلادی به مفهوم حیات خون توجه داشتند و براین باور بودند که شخصیت هر فرد یا حیوان میتواند از طریق خون به وی تعیین شود، یعنی خون پاک میتواند انسان یا حیوان را اهلی و باشخصیت سازد و خون کثیف میتواند فرد یا حیوان را وحشی و درندهخو کند. به عبارت دیگر، شخصیت به صورت اکتسابی میتواند از طریق خون منتقل شود. نقاشیای متعلق به 1705م انتقال خون برهای آرام و ”باشخصیت“ به فردی مهاجم و پرخاشگر و ”بیشخصیت“ را نشان میدهد. در واقع، هدف از خونگیری نزد رومیها همین بود که خون کثیف از بدن خارج شود و فرد به تعادل لازم برسد و در نهایت هم سلامت ”جسمی“ و هم سلامت ”روحی“ خود را بازیابد.
سو لوژون در 1743م دربارۀ چگونگی قرار دادن بادکشها و اعضایی که مناسب حجامت هستند و مخصوصاً دربارۀ بادکش سر، گردن، شانهها، بین شانهها، پشت گوشها، پشت سر، کمر، رانها، بازوها و قوزک توضیح داده است.
از این مضمون نمونههای دیگری هم در دست است که نقاش انتقال خون از حیوانی اهلی به انسانی پرخاشگر را نشان داده است.
با توجه با اسناد و لوازم فصد در سدههای گذشته بر ما معلوم شده است که میزان خونگیری[15] نیز حد و اندازهای دارد. برای مثال، جان فاستر در 1740م کاسۀ فصد مدرجی با خطوط اندازهگیری حلقوی در داخل ظرف برای سنجش میزان خون گرفتهشده از بیمار ساخت.[16]
ساموئل بایفیلد توصیه کرد که در هر شیشه چهار اونس (حدود 115 گرم) و اگر پنج شیشه استفاده میشود، جمعاً ۲۰ اونس (حدود 560 گرم) خون از بیمار کشیده شود.[17] این مقدار بسته به سن بیمار ممکن بود کاهش یابد.
بادکشهای رومی
در حفاری شهر پمپئی ایتالیا، قبل از فوران آتشفشان وزوو در 1979م، بادکشهایی کشف شد که اکنون در موزۀ لندن نگهداری میشوند.
ابزارهای جراحی و از جمله ابزار حجامت و بادکشهایی از زمان گالرومها (Gaule Romaine) نیز در محل سکونت این قوم کشف شده است. این ابزارها اکنون در موزۀ تاریخ کارناواله در پاریس نگهداری میشوند و متعلق به اواخر قرن سوم میلادیاند. گالروم ایالتی بود که فرانسه، لوکزامبورگ و غرب آلمان را در بر میگرفت و حدود ۶۰۰ سال تحت حکمرانی روم بود. امپراتور روم در سال ۱۲۱پم مبارزاتی برای غلبه بر گلهای سلتی آغاز کرد و سرانجام موفق شد قسمت جنوبی این ناحیه را اشغال کند. سرانجام، ژولیوس سزار با شکست اقوام سلتی در جنگ گالی (۵8-51پم) همۀ این سرزمین را فتح کرد. طی حفاریهای این منطقه در سال 1880م تعداد ۳۲ شیء فلزی، از جمله دو شی سنگی و ۷۵ سکه و لوازم جراحی شامل یک تشت مسی و دو بادکش، به دست آمده است. این دو بادکش نظرگیرترین ابزار یافتشده در این حفاریها به شمار میروند. کشف این اشیا شاید تأکیدی بر نظریۀ بقراط باشد که بدن انسان دارای چهار نوع مايع يعني خون، بلغم، صفرای زرد و صفرای سياه است.
بادکش مفرغی رومی متعلق به دورۀ پارینهسنگی تا اوایل قرون وسطاست و هم اکنون در موزۀ بازل (Musées de Bâle) سویس نگهداری میشود.
پیپر دیونی (Pierre Dionis)، جراح فرانسوی، به دانشجویان خود توضیح میداد که بادکش از آلیاژهای برنج و همچنین مسوار (آلیاژی از ترکیب برنج و قلع) درست میشده است. او در عین حال توضیح میداد که بادکشهای غیرشیشهای در کشورهای غیراروپایی نیز به کار گرفته میشدند و بهترین نوع بادکشها نوع شیشهای است که به سبب شفافیت میشود درون آنها را به راحتی دید و چون جریان درون آنها با چشم مشاهد میشود، زمان برداشتن آنها معلوم است.
در روم باستان حجامت را در حمام آب گرم انجام میدادند. ظروف برنزی حجامت به همراه مجموعهای از لیوانهای برنزی و یک وسیلۀ چاکدهندۀ پوست متعلق به این عصر طلایی دزدان دریایی در شهر مدفون پمپئی پیدا شد.
شکل زیر چند نمونه بادکش شیشهای را در اندازههای متفاوت و با کاربردهای گوناگون نشان میدهد. هر بادکش بنا به نوع کاربرد در عضوی مناسب با اندازۀ آن به کار میرود. طبق تقسیمبندی پیپر دیونی، در بادکشهای شیشهای سن بیمار نیز مد نظر قرار میگرفته است.
بادکشهای یونانی
با مطالعۀ تاریخ درمییابیم اولین علم فصد و خونکشی از بیماران را هومر، شاعر و داستانسرای یونانی، در حدود ٨۰۰ سال پیش از میلاد طرح کرده است. بقراط (460-370پم)، بزرگترین حکیم یونانی، و پس از او جالینوس (200-129پم) به فصد توجه کردند. بقراط به چهار عنصر خاک، آب، هوا و آتش و نیز چهار خاصیت این عناصر یعنی گرمی، سردی، تری و خشکی معتقد بود. هنگامی که اختلالی در کار این عناصر پدید میآید یا توازن آنها در بدن به هم میخورد، فرد ناخوش میشود. به نظر او، فصد و حجامت در تنظیم مجدد این عناصر دخیل خواهد بود.
بنا به نظر بقراط، یونانیان باستان از بادکشهای بزرگ اولیه نه فقط به منظور فصد، بلکه به منظور کشیدن استخوانهای فرو رفته به داخل بدن و جا انداختن آنها نیز استفاده میکردند. بنا به روایت هرودوت، در آن زمان از بادکشهای بزرگ برای مکش استفاده نمیشد، بلکه طرز قرار گرفتن آن بر پشت باعث میشد تا بادکش به اعضا فشار بیاورد. این امر به درمان برخی بیماریها کمک میکرد و از جمله برای کم کردن درد ناشی از عادت ماهانه کارا بود.[18] اما بادکشهای متوسط و کوچک برای کشیدن خون از اندام بیمار به کار میرفتند. بسیاری از تاریخنگاران و از جمله هرودوت به این امر اشاره کردهاند.
بادکشهای بزرگ نظامی یونانی و رومی برای قسمتهای پهنتر بدن، مانند رانها، به کار میرفتند و بادکشهای کوچکتر برای بازوها و اندامهای کمحجمتر. دو بادکش زیر از نوع بادکش بزرگ نظامی و یونانی است.
بادکشهای نظامی در اندازههای متفاوت تهیه میشدند. بزرگی بادکشهای نظامی بر اساس محل، شرایط و موضوع حجامت انتخاب میشده است. جراح نظامی، جان وودال (John Woodall)، معتقد است که اندازۀ بادکشهای شیشهای بستگی به نوع عضو دارد. بادکشهای بزرگ و توخالی غالباً برای رانها به کار میرفتند و به ندرت برای بازوها یا ساق پاها استفاده میشدند. وودال همچنین توضیح میدهد که حجام باید بتواند بادکش را بر عضو ثابت نگه دارد و بادکش نباید نسبت به عضو بیش از حد باز باشد، اگر نه بادکش نمیایستد.
صحنۀ داروخانۀ منقوش بر کوزهای در موزۀ لوور پاریس متعلق به 470 تا 480 سال پیش از میلاد با نام aryballe Peytel معروف است که تصویری منحصر به فرد از مشاوره در تاریخ پزشکی به شمار میرود. این تصویر که بر کاسهای سفالین کشیده شده، پزشکی را در یونان باستان در حالت فاصد (رگزن) نشسته نشان میدهد که به دست کسی که در مقابلش ایستاده نیشتر زده، در حالی که تشتی برای جمعآوری خون حاصل از فصد بر زمین تعبیه شده است.
هرودوت در 413 سال پیش از میلاد از بادکشها سخن به میان آورده است و خونکشی با روش حجامت را دارای فواید بسیاری میداند که از آن جملهاند تخلیۀ سموم از سر، کاهش درد اعضا، بازگرداندن اشتها، تقویت معده، از بین بردن سرگیجه و ضعف، تب و لرز.
در موزۀ بریتانیا از سنگ قبر مرمر یک پزشک آتنی با نام جیسون نگهداری میشود که بر روی آن پزشکی در حال بررسی شکم بزرگ یک کودک حکاکی شده است. در سمت راست یک بادکش نشان داده شده که نشانۀ حجامت است. این قبر متعلق به قرن دوم میلادی است و به شماره 1865.0103.3 به ثبت رسیده است.
عمل حجامت از بینالنهرین و یونان تا مصر گسترش یافت. پزشکان عهد باستان به نوعی از تکنیک حجامت خشک تسلط یافتند. در تمدنهای بزرگی مانند مصر و یونان و چین، عمل مکیدن از طریق دهان با بادکشهای گلی، سفالی، چوبی، خیزرانی (بامبو)، شاخ حیوانات، آهنی و شیشهای کامل شد. بنا به شواهد، تمرینات حجامت با بادکش از حدود 4هزار سال قبل آغاز شد. بنا بر همین شواهد، بادکشهای چینی رفتهرفته به دست بازرگانان چینی به غرب برده شدند. استفاده از بادکش در ابتدا برای خارج کردن سموم، چرک، خون و دمل از عضو بود و بعدها برای در درمان سایر بیماریها نیز به کار گرفته شد.
آنطرفتر و در پشت این تصویر بیماران دیگری را مشاهده میکنیم که در صفی نوبت خود را با نگرانی انتظار میکشند. دست یکی از بیماران باندپیچی شده و در نهایت بادکشهایی بر روی دیوار دیده میشود.[19]
یونانیان نوآورانه برای تسهیل سیستم حجامت بع حذف چراغ الکلی یا مشعل کمک کردند. هرون اسکندرانی، ریاضیدان و مهندس یونانی، حجامت با شیشهای بدون استفاده از آتش را پیشنهاد کرد.
در مجموعۀ موزۀ اسمیتسونیان (Smithsonian) دو نمونه اختراع دستگاه حجامت امریکایی وجود دارد. اولین آنها را یک جراح نیروی دریایی در فیلادلفیا با نام رابرت جی. داد (Robert J. Dodd) در سال 1844م اختراع کرده است. دستگاه او یک سرنگ فلزی با یک بشقاب نوکتیز است که به یک لولۀ شیشهای برای جمعآوری خون پیچ شده است. ویژگی تازه و جالب این دستگاه مکش اعضای داخلی بدن مانند واژن، گلو و غیره بود.[20] دبلیو دی. هوپر (W. D. Hooper) از ویرجینیا مخترع دومین دستگاه بود که اختراعش، مشتمل بر دستگاه ترکیب جام، پمپ و چاکدهنده، را در 1867م به ثبت رساند. این وسیله دارای تیغه و لولهای بود که در گوشت فرو میرفت و از سمت چپ خون را میمکید.[21]
بادکشهای ایرانی و خاورمیانهای
بنا به برهان قاطع، فرهنگ رشیدی و آنندراج، در زبان فارسی به شاخ حجامت بادکش میگویند. دهخدا و ناظمالاطباء نامهای دیگر آن را سمیرا و کپه آوردهاند. از کپه در برهان و آنندراج به معنی شاخ، شیشه و کدوی حجامت نام برده شده است. در واقع، به گفتۀ دهخدا، بادکش کردن عبارت است از کشیدن خون به سمت پوست با شاخ یا استکانی که هوای آن را بیرون کرده باشند با مکیدن یا سوختن پنبه و مانند آن.
علاوه بر شیشه، خاقانی از ”کوزۀ فصاد“ نام میبرد که ظاهراً ظرف سفالین فصادان بوده که هنگام فصد، خون بیمار را در آن میریختند یا برای کشیدن خون از بدن چون مکندهای به کار میبردند:
کوزۀ فصاد گشت سینه او بهر آنک
موضع هر مبضع[22] است بر سر شریان او
باید یادآور شد که بادکش یکی از قدیمیترین ابزارهای پزشکی است که بر اساس ایدۀ فصد به منزلۀ یکی از راههای درمان ساخته شده است. شاهد ما بر این گفتار نقش برجستۀ موزۀ بازل سویس، مربوط به 480 تا 500 سال قبل از میلاد، است.
شاخ و شیشه
حجام خون را با شاخ و شیشه میکشید، اما تصور ما از چگونگی شاخها و شیشههای حجامت تصوری ذهنی است و مسلماً شیشههای حجامت قدیم، که مثلاً در شعر خاقانی، مولوی یا وحشی بافقی از آن یاد شده، نسبت به نمونههای امروزی تفاوت فاحش داشتهاند.[23] در آنندراج دربارۀ شیشۀ حجام آمده که شیشهای بوده است که حجام بدان خون میمکد و در بعضی امراض شیشه خالی باشد و خون در آن نباشد و این برای امالۀ ماده بود و رایج ایران است و در هندوستان این عمل به شاخ گاو و مانند آن کنند و شیشه مطلقاً رواج ندارد.“
بادکش و حجامت درمانی از چین به یونان، روم و مصر برده شد و یونانیان و رومیان باستان از طریق افراد اسکندر و رومیهای شرقی آن را به میان ایرانیان و اعراب مسلمان آوردند. مسلمانان به حجامت اعتقاد دارند و بر این باورند که پیغمبر اسلام به امر حجامت تأکید و سفارش کرده است.[24] نمونۀ برخی از ابزار حجامت و از جمله بادکش را در موزۀ تاریخ پزشکی تهران، موزۀ حمام گنجعلیخان کرمان و حمام باغ فین کاشان میتوان دید.
تاکنون بادکشهای متعددی در نیشابور کشف شده که برخی از آنها خروجی منحنی و برخی دیگر خروجی مستقیم دارند. به نظر میرسد بادکشهای دارای خروجی مستقیم در تقطیر برخی مایعات استفاده میشدهاند و نوع دیگر در حجامت کاربرد داشتهاند.
در موزۀ لوور پاریس چند شیشۀ حجامت نگهداری میشود که در منطقۀ شوش ایران کشف شدهاند. این شیشهها تقریباً با شکلی مانند لیوان ساخته شدهاند و لولهای میانتهی در کنارۀ آ ها برای عمل مکش تعبیه شده است. تعبیۀ لولۀ مخصوص در کنار شیشه این امتیاز را داشت که خون پس از مکیده شدن وارد دهان حجام نشده، بلکه در قسمت تحتانی آن جمع میشد.[25]
این انبیق، که نگارنده آن را در یک گالری لوازم عتیقه یافت که به قیمت 3600 دلار به فروش میرسید، متعلق به قرن دوازهم میلادی است و در آذربایجان خریداری شده است. شکل آن شباهت فراوانی به بادکشهای ایرانی کشف شده در نیشابور دارد.
از جمله آثاری دیگری که در موزۀ لوور با نام Ventouse médicale نگهداری میشوند بادکشی شیشهای مربوط به سدۀ اول اسلام است. این بادکش ایرانی و محل کشف آن افغانستان امروزی است.
علاوه بر ابوعلی سینا با تألیف الفصد و ابوبکر محمد رازی با مقاله فی الفصد، دانشمندان دیگری از ایران آثار گرانقدری در این زمینه به یادگار گذاشتهاند، از جمله علیبن عباسی مجوسی اهوازی معروف به بنمسعودی، جراح ایرانی سدۀ چهارم هجری.
در موزۀ ایران باستان (موزۀ ملی ایران) فلز و شیشۀ حجامت تولیدشده در کارگاههای ری، گرگان و نیشابور متعلق به سدههای نهم و دهم میلادی به نمایش درآمده و همچنین، در خراسان شیشههای حجامت مربوط به قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی به دست آمده است. طبق گزارش دانشگاه ساسکاچوان کانادا، شیشۀ حجامتی از سوریه یا فلسطین متعلق به قرون چهاردهم تا نوزدهم میلادی در گالری عتیقهجات دانشگاه ساسکاچوان نگهداری میشود که تقریباً شبیه شیشههای حجامت ایرانی است.
در زیر بادکش شیشهای سبزرنگ ایرانی متعلق به قرون نهم تا دوازدهم میلادی دیده میشود که در موزۀ ملی کویت، از مجموعۀ آلصباح، نگهداری میشود. این بادکش از قسمت اتصال لوله به بدنه شکسته و بعدها مرمت شده است. غیر از لوله، سایر قسمتهایش سالم باقی مانده و یکی از زیباترین بادکشها از نوع خود به شمار میرود.
بادکشهای شیشهای پس از دورۀ بادکشهای برنزی و مسی ساخته شدند و تا پایان قرون دوازدهم ساخت این نوع بادکشهای قدیمی نیز به پایان رسید. امروزه بادکشهای مدرن با شکل و شمایل کوچکتر به بازار آمدهاند و جای بادکشهای قدیمی را گرفتهاند. حُسن بادکشهای شیشهای مدرن ضدعفونی کردن راحت آنهاست و دیگر آنکه خلأ با پمپ دستی یا الکتریکی در کاسه ایجاد میشود. استفاده از کاسههای یک بار مصرف نیز وضعیت بهداشت و اعتماد مردم به امر حجامت را بالاتر میبرد.
[1]به این منظور پوست باید خیس باشد تا هوا از منافذ روی پوست وارد بادکش نشود.
[2]در این زمینه بنگرید به فریده دانیالی، محمدرضا واعظ مهدوی، طوبی غضنفری و محسن ناصری، ”مقايسۀ خون وريدي و خون حاصل از حجامت از نظر فاكتورهاي بيوشيميايي و هماتولوژي و پاسخهاي ايمونولوژيك،“ فيزيولوژي و فارماكولوژي، سال 13، شمارۀ 1 (بهار 1388)؛ مجید رمضانی، سیدمحمدعلی شریعتزاده، علیاکبر ملکی راد، احمد اکبری و مهدی شریعتزاده، ”بررسی تأثیر حجامت بر شاخصهاي استرس اکسیداتیو و برخی فاکتورهاي خونی در بیماران دیابت نوع 2،“ مجلۀ علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراك، سال 15، شمارۀ 8، شمارۀ پیاپی 67 (دی 1391)، 54-60.
[3]برخی از عوارض جانبی حجامت عبارتاند از انتقال بیماریهایی عفونی نظیر ایدز و هپاتیت، خونریزی و عوارض آن (مانند امراض قلبی و عروقی در افراد مستعد)، ایجاد کمخونی در صورت خونگیری بیش از حد مجاز، خطر بروز لختههای خونی و در نهایت، آمبولی مغزی پس از حجامت در گردن. بنگرید به داود نصراللهپور، حسن اشرفیان امیری و محمدهادی یداللهپور، ”خوشبینیها و نگرانیهای ترویج و توسعۀ حجامت در ایران،“ اسلام و سلامت، دورۀ 1، شمارۀ 4 (زمستان 93)، 67.
[4]در ایران نیز حجامت و کشیدن دندان بر عهدۀ سلمانیها بود. همچنین، طبق قانون اجازهنامۀ طبابت مصوب ۲٨ شهریور ۱۳۰۶ش، بر اساس گواهیهای صادرشده از طرف وزارت معارف دولت علیه ایران در سال 1306-1308ش، اجازۀ ”طبابت به سبک قدیم“ به برخی افراد مجرب داده میشد.
[5]Frederici Dekkers, Exercitationes practicae circa medendi methodumapud Jordanum Luchtmans (1694).
[6]Dekkers, Exercitationes Practicӕ.
[7]Audrey Davis and Toby Appel, Bloodletting Instruments in the National Museum of History and Technology (Washington D.C.: Smithsonian Institution Press, 1979).
[8]Samuel Bayfield, A Treatise on Practical Cupping (London: King’s College London, 1823), 4.
[9]Sus Le Jeune, Eléments de chirurgie en latin et en français (Paris, 1743), 82.
[10]Davis and Appel, Bloodletting Instruments, 24.
[11]Davis and Appel, Bloodletting Instruments, 22.
[12]Georges François, “Histoire de la Saignée,” at http://patrimoinemedical.univmed.fr/articles/article_saignee.pdf.
[13]Traité de Médecine de Celse [Texte Latin d’Après d’Édition de l’Léonard Targa, traduction française de Ninnn, revue et corrigée] (Paris: Delahays, 1855).
[14]Alexis Boyer, Traité des Maladies Chirurgicales qui se Rencontrent le Plus Fréquemment Dans la Pratique Usuelle (Bruxelles: Chez Th. Lejeune Libraire Edition, 1836), 80.
[15]محمد زکریای رازی نیز در فی الفصد در ”باب اول: میزان و حد خون گرفتن“ مطالبی در این زمینه آورده است.
[16]Davis and Appel, Bloodletting Instruments.
[17]Bayfield, A Treatise on Practical Cupping.
[18]Hippocrate, Nature de la Femme (Athènes: Kaktos, 1992), Ch. 5.
[19]M. Denoyelle, Chefs d’Œuvre de la Céramique Grecque Dans les Collections du Louvre (Paris: Réunions des musées nationaux, 1994).
[20]Davis and Appel, Bloodletting Instruments.
[21]Davis and Appel, Bloodletting Instruments.
[22]مبضغ به معنی نیشتر است؛ تیغی که با آن رگ زنند. در ذخیرۀ خوارزمشاهی مبضغ به معنی نیش آمده است.
[23]محسن فارسانی، ”فصد و حجامت در ادب فارسی،“ فصلنامۀ تاریخ پزشكی، سال 4، شمارۀ 13 (زمستان ۱۳۹۱)، 55-84.
[24]شاید امروزه ایرانیان بعد از چین و اعراب بیشترین طرفداران حجامت باشند. طبق آخرین آمار رسمی رئیس مؤسسۀ تحقیقات حجامت ایران، در سال ۱۳۹۲ تعداد ۱۲ میلیون نفر در سراسر کشور حجامت شدهاند. در سال ۱۳٨۴ (یعنی ٨ سال قبل از آن)، روزنامۀ همشهری در مطلبی با عنوان ”حجامت: طب شرقی،“ در يكشنبه ۲۸ تير ۱۳۸۳، شمارۀ ۳۴۴۱، به نقل از وزارت بهداشت این آمار را طی ۲ سال ۱ میلیون نفر در کشور اعلام کرد. اینجاست که دربارۀ صحت و سقم آمار در ایران باید به دیدۀ تردید نگریست. به هر حال آمار درست هر چه که باشد، به خاطر تبلیغات و همچنین اعتقاد مذهبی به حجامت روی آوردهاند. اما سوالی که باید مطرح کرد این است که از این X میلیون نفر چند درصد از نتیجۀ کار راضی بوده و چند درصد معالجه شدهاند. این آمار بدون تفکیک جنسیت و سن است، اما ظاهراً نسبت زنانی که حجامت میشوند، نسبت به مردان بسیار کمتر است.
[25]بنگرید به فارسانی، ”فصد و حجامت در ادب فارسی.“