از محقق تا مقلد فرقهاست
از محقق تا مقلد فرقهاست کاین چو داودست و آن دیگر صد است بی ز تقلیدی نظر را پیشه کن هم به رای و عقل خود اندیشه کن چشم داری تو به چشم خود نگر منگر از چشم سفیهی بیخبر گوش داری تو به گوش خود شنو گوش گولان را چرا باشی گرو ترک این تزویر گو شیخ نفور آب شوری جمع کرده چند کور کاین مریدان من و من آب شور میخورند از من،همی گردند کور هرکجا باشند جوق آب شور میخورند از من،همی گردند کور تا فزاید کوری از شورابها زآن که آب شور افزاید عمی مرغ چون بر آب شوری میتند آب شیرین را ندیدهست او مدد بلکه تقلیدست آن ایمان او روی ایمن را ندیده جان او پس خطر باشد مقلّد را عظیم از ره رهزن ز شیطان رجیم چون که چشمش باز شد و آن نقش خواند دیو را بر وی دگر دستی نماند
مولانا جلال الدین محمد«مثنوی معنوی»،تصحیح رینولدا،نیکلسون
بیت اول:دفتر 2،ص 274؛بیت دوم تا چهارم:دفتر 6،ص 63-462؛بیت پنجم و ششم:دفتر 4،ص 4340 بیت هفتم و هشتم:دفتر 5،ص 452؛بیت نهم تا دوازدهم؛دفتر 5،ص 157.

