مشروطیت

قریب نیم‌قرن از ایامی می‌گذرد که ملت ایران از خواب دیرین نیمه‌بیدار بلنده شده‌ و برای تغییر أصول حکومت کهن جنبشی نمود.انزجار از بی‌ترتیبی و اغتشاش ادارهء مملکت،پریشانی امور،ظلم و بیحسابی عمال دولت در اولیای امور جسمانی و روحانی،و وزیدن نسیمی از جانب مغرب بوسیلهء روابط و مراودات ایران با ممالک‌ اروپا و مخصوصا انقلاب عظیم(روسیه پس از جنگ روس با ژاپن)عاقب حرکتی به‌ این کهنه بنای پوسیده داد و به همدستی تجار کم‌وبیش باخبر از دنیا و بعضی علمای‌ منوّر و خیرخواه و عامهء پیرو آنها قیامی بر ضد کاخ استبداد بعمل آمد.

بر اثر انقلابات بی‌خون پی‌درپی و مقاومتهای منفی و مبارزات طولانی در چهاردهم‌ جمادی الاخر سال 1324 قمری مطابق با 14 مرداد 1285 شمسی فرمان تشکیل مجلس‌ شورای ملی صادر گردید.و بلافاصله به تنظیم نظامنامهء انتخابات و انتخاب وکلا اقدام‌ شد،و در 17 شعبان همان سال اولین مجلس ملی افتتاح شد.

آنان که اوضاع قبل از مشروطیت را ندیده یا درست به زندگی اجتماعی آن‌ دوره توجه کافی نکرده‌اند،با کمال بی‌قیدی و مسامحه و عدم تقید به حقیقت، گاهی در مقام شکایت از یک جریان ناگوار و وضعی نامطلوب،زبان به مبالغه در انتقاد می‌گشایند و مشروطیت را استخفاف نموده،دورهء حاج میرزا آقاسی یا آغا محمد خان یا حتی گاهی حکومت چنگیز و چنگیزیان را بر وضع فعلی خود ترجیح‌ (*)متن سخنان سید حسن تقی‌زاده(1257 تا 1348 ش)در روز چهاردهم مرداد 1334،بمناسبت سالروز انقلاب‌ مشروطیت،از رادیو ایران.روانش شاد باد.

به نقل از:مقالات تقی‌زاده،باهتمام ایرج افشار،ج 1،تهران،1349.

می‌دهند.چنین حرفی بقدری واهی است که اگر خداوند در مقابل چنان کفران‌ نعمت،بدترین مجازاتها را به آن قوم بدهد و همه نعمتهای خود را از آنان سلب‌ کند،بمقتضای عدل الهی عمل کرده است.مشروطیت نه چنان نعمت عظیمی است‌ غیرقابل قیاس به اصول حکومت عهد سابق که بتوان مزایای آن را کما ینبغی سنجید. گاهی بعضی افراطها در عمال حکومت دمکراتیک و بعضی از آنان که بناحق خود را نمایندهء ملت نامیده‌اند در بعضی ادوار و یا بی‌اعتدالیها و خشونتهای صاحبان قدرت‌ عهدی که دورهء مشروطیت شمرده شده،دلهای مردم عدالت‌دوست و ترقی‌طلب را تاریک کرده و می‌کند،لکن تا اساس مشروطیت پایدارست ای تحکمات جابرانهء بعضی قلدرها یا غارت بیت المال مملکت از طرف ارباب حل و عقد از صغیر و کبیر و یا فساد عمومی در ادارات مملکتی را باید موقت شمرد و ابدا قیاس‌پذیر با وضع عهد منیجک‌ و خواجه‌سرایان حرم و حکام جور و استبداد مطلق تاریک مخالف ترقی و عدالت آن زمان‌ که اصول ادارهء قرون وسطائی تا آغاز قرن چهاردهم یعنی 70 سال پیش ادامه داده شده بود نبوده و نیست.

مشروطیت نوری بود که از افق سعادت ایران دمید و مؤسسین آن همیشه مستحق‌ قدردانی و یاد خیر بوده و خواهند بود.از حیث مجاهدت برای بیداری مردم و مشتعل‌ نگاهداشتن آتش مقدس انقلاب نام مرحوم سید جمال الدین واعظ و ملک المتکلمین و میرزا جهانگیر خان،و از جهت کمک روحانی و معنوی و نفوذ عظیم برای حمایت‌ مشروطیت سه نفر مجتهدین نجف مرحوم حاج میرزا حسین تهرانی و آخوند ملا کاظم‌ خراسانی و آقا شیخ عبد اله مازندرانی و دو پیشوای تهران مرحوم آقای سید عبد اله بهبهانی و آقا میر سید محمد طباطبائی،و از لحاظ مجاهدت و مبارزهء مسلح و جانفشانی برای این‌ اساس نام ستّار خان و حاج علیقلی خان بختیاری و سران اردوی مجاهدین از سمت‌ گیلان مرحوم سردار محیی و میرزا علیمحمد خان و یپرم خان،و از مبارزین مجلس اول‌ نام مرحوم مستشار الدوله و حاج میرزا ابراهیم آقای تبریزی و امثال آنان در تاریخ سیاسی‌ و اجتماعی این کشور زنده خواهد بود.

بزرگترین چیزی‌که امروزه برای ما لازم و توجه به آن ضروری است اجتناب از افراط و تفریط بسوی راست و چپ است و اگر اعتدال را با وجود دولت ثابت و با قدرتی در حدود قانون و رژیمی دمکراتیک هرچه به حقیقت نزدیکتر بهتر بتوانیم نگاه بداریم‌ امیدست روزبروز کارها در مجرای صحیح بقدر امکان جریان و استقرار یافته،آینده‌ روشنتر از گذشته بشود.