نقد و بررسی کتاب پال اسپراکن تولد دیگر گزیدهء اشعار فروغ فرخزاد ترجمهء حسن جوادی و سوزن سالی

Albany Press,Emeryville CA,1981 Susan Sallee Translated by Hasan Javadi and Forugh Farrokhzad Selected Poems of Another Birth

ترجمهء آقای جوادی و خانم سالی برخلاف ترجمهء یاشا کسلر و امین بنانی که در «ایران‌نامه»بوسیلهء آقای دکتر حشمت مؤید مورد بررسی قرار گرفته است«نوعی‌ تفسیر»را در بر ندارد.[1]مترجمان روش تحت اللفظی را ترجیح داده‌اند.آنها مسیر سخن‌ فروغ را لفظ به لفظ پیروی نموده‌اند تا سرانجام ترجمه‌ای امین بوجود بیاورند.در ترجمهء ایشان از نظر لغت‌یابی و قاموس‌پیمایی بندرت لغزشی یافت می‌شود.یک مثال نادر:

«گوش کن/به صدای دوردست من»را of my hand Listen/to the distant voice ترجمه کرده‌اند.[2]معلوم است که«دست من»را مضاف الیه‌ «صدای دور»گرفته‌اند در حالی که«دوردست»صفت است و علاوه بر این معروف‌ است که یک دست صدا ندارد.پس باید my far-off voice یا چیزی شبیه بدان‌ باشد.اما باوجود این می‌توان گفت که مترجمان کتاب حاضر با متن فارسی بقدری وفا ورزیده‌اند که از حد وفاداری لغوی گذشته‌اند و مقیم سرزمین اسارت لفظی شده‌اند.این‌ قدر از ابراز برداشتهای خود از زبان رمزآمیز شاعر خودداری کرده‌اند و به مصونیت‌ لفظیابی در قاموس پناه آورده‌اند که در واقع یک«ترجمهء ضد تفسیرگرا»یا trot کامل‌ عیار را آفریده‌اند.شکی نیست که این روش برای دانشجویان دست به گریبان‌ پیچیدگیهای لغوی زبان فارسی معاصر پرفایده است.آما آیا این کتاب برای شعر دوستان و سخن‌شناسانی که می‌خواهند«خطوط سبز تخیل»شاعر را به زبان انگلسی مصطلح‌ دنبال کنند ارزشی دارد؟پرسشی است محتاج جواب.

قبل از این‌که وارد جزئیات روش ترجمهء تولد دیگر شویم جا دارد که بعضی از ویژگیهای ترجمهء تحت اللفظی را با یک داستان روشن سازیم.در رسالهء ذبیح بهروز (متخلص به محمد بن فضل السنبلی الشاملو)به نام«مرآة السرائر و مفتاح الضمائر»فرق‌ ترجمهء تحت اللفظی با متن اصلی به خوبی نمایان است.در این رساله الشاملو«مزاحی را که باعث کدورت مرحوم بنیامین شلکن هاین(گویا کاریکاتوری از مستشرق معروف‌ ادوارد براون است)با بنده شده»این‌طور شرح می‌دهد:

از آنجایی که آن مرحوم خود را در غزلیات خواجهء شیرازی متبحر… می‌دانست خواست که…راجع به موضوع استعداد فطری مطابق اراء عالیهء اشراق در اطراف غزل ذیل بیاناتی بفرمایند:

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست‌ سخن‌شناس نه‌ای دلبرا خطا اینجاست‌ سرم به دنیی و عقبی فرو نمی‌آید تبارک الله از این فتنه‌ها که در سر ماست‌ از این به دیر مغانم عزیز می‌دارند که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست

ولی بواسطهء این‌که مأخذ تحقیقات مرحوم پروفسر ترجمهء فرنگی دیوان‌ خواجهء شیرازی بود از من خواهش کردند که اصل غزل را از روی ترجمهء فرنگی آن پیدا کرده و بدیشان بدهم و من برای این‌که قوهء تشخیص آن‌ مرحوم را آزمایشی کرده باشم عین ترجمهء فرنگی را بصورت ذیل بنظم‌ آورده و تقدیم کردم:

گر سمع کنی صحبت اهل دل را چون علم نداری تو نگو هست خطا بر دنیی و عقبی نشود رأسم کج‌ به‌به که چه فتنه‌هاست اندر سر ما در معبد گبران بکنندم تکریم‌ چون نار نمیر باشد اندر دل ما

مرحوم پروفسر از شدت نزدیکی این الفاظ با ترجمهء فرنگی فریفته شده و از سوء انتخاب الفاظ غفلت کرده و در موقع بیان مطالب…همین‌که به‌ ابیات غزل ساختگی استشهاد نمودند مورد نمسخر و خندهء جمیع ادبا… واقع شد.[3]

استاد شلکن هاین فریب نزدیکی ترجمهء تحت اللفظی با متن اصلی را خورد و بدین‌ وسیله در تلهء الشاملو گیر افتاد.در روش تحت اللفظی معنی کردن کلمات بر بافت شعری و بر برداشتهای مترجم می‌چربد و مفاهیم پنهان شعر در یک مجموعهء واژه‌های از هم‌ گسیخته و از زمینهء شعریشان جدا شده محو می‌شود.عیب روش ترجمهء تحت اللفظی‌ همان عیب مرحوم شکلن هاین است یعنی بسیاری اعتقاد به لفظ،و کمی اعتماد به‌ نفس.

گرچه برزخی میان کتاب حاضر و شعر فروغ بوسعت فاصلهء میان شعر الشاملو و شعر حافظ نیست،لیکن ترجمهء آقای جوادی و خانم سالی از سوء انتخاب الفاظ به سبک‌ الشاملو خالی هم نیست.در این ترجمه گاهی سختگیری در پیروی الفاظ به نوعی‌ انگلسی می‌انجامد که نه فقط بی‌خاصیت است بلکه شعرکش هم هست.مثال:

«گونه‌هایم همچو مرمرهای سرد»(«عصیان»چاپ ششم،امیر کبیر،1352 ص‌ 128)… My cheeks like marbles,cold (ص 19)ترجمه شده است.

کلمهء«مرمر»در انگلسی جمع‌بردار و شمردنی نیست اما marble به معنی«تیله»قابل‌ شمردن است.پس ترجمهء تحت اللفظی این مفهوم را می‌رساند:«گونه‌هایم همچو تیله‌های سرد».

نمونهء دیگر:«می‌توان با صورتکها رخنهء دیوار را پوشاند»(«گزیدهء اشعار»چاپ دوم، مروارید،1350 ص 178) You can conceal the crack in the wall with masks (ص 41)ترجمه شده است.«صورتکها»به«نقش»در سطر قبلی برمی‌گردد و masks در این زمینه بیجاست.این است که ترجمهء کسلر و بنانی که متوجه بافت‌ شعرست رساست و در عین حال درست بنظر می‌آید: cracks in the wall.[4] Stupid pictures to paper

مترجمان«و راهها ادامهء خود را/در تیرگی رها کردند»را(«گزیدهء اشعار»ص 194) and the roads lost their continuance/in darkness (ص 44)ترجمه کرده‌اند.مفهوم شعر در این ترجمه گم شده است چون کلمهء continuance جز در دادگاه بندرت بکار می‌رود.این است که ترجمهء کسلر وو بنانی‌ هم رساتر و هم صحیح بنظر می‌آید: desinations[5]. and in that darkness the roads/lost their

گاهی اعتماد به لفظ باعث ایجاد کلیشه‌هایی انگلسی شده است که در اصل یافت‌ نمی‌شود.«ای جانانهء من»(«دیوار»چاپ چهارم،امیر کبیر،1350 ص 14) O sweetheart of mine (ص 11)ترجمه شده است.در اوائل قرن حاضر داستان‌نویس امریکایی Ambrose Bierce کلمهء sweetheart را به کلیشگی سپرده و کاربردش در شعر جز ناپختگی هیچ چیز نیست.[6]

گاهی مترجمان وقتی نمی‌توانند از میان معانی عدیده‌ای که در فرهنگ فارسی- انگلسی ارائه شده است معنی واحدی را اختیار کنند یک کلمهء اصل را با دو یا سه واژه‌ معنی می‌کنند:«تا تمام دشتها را بارور سازد»(«گزیدهء اشعار»ص 181) to make all valleys fertile,rich and green (43)ترجمه شده‌ است.بدین ترتیب صفت«بارور»سه صفت انگلسی را می‌زاید.ترجمهء کسلر و بنانی‌ . to make all the valleys conceive[7] رساست و در عین حال از پرحرفی خالی.

علاوه بر اینها گاهی بدگزینی الفاظ منطق بعضی از تشبیهات فروغ را بهم می‌زند.

در شعر«و هم سبز»:«و رقص بادکنکها/که چون حبابهای کف صابون» («گزیدهء اشعار»ص 210) the dance of kites,like bubbles of soap (ص 48)ترجمه شده است. kite یعنی«بادبادک»باحباب چندان شباهتی ندارد- گویا مترجمان متوجه زمینهء شعری این کلمه نبوده‌اند.اینجا balloon صحیح است.

در ترجمهء حاضر از این‌گونه لغزشها فراوان هست ولی به همین مقدار اکتفا کرده‌ پرحرفی خود را با نقل قول دکتر خانلری خاتمه می‌دهم:

نقل معانی یک قطعهء شعر از زبانی به زبان دیگر نیمی از کارست.

نیم دیگر و نیمهء بسیار مشکل نقل صورت شعر یعنی موسیقی الفاظ است.[8]

مترجمان تولد دیگر فقط نیم نیمهء اول کار را انجام داده‌اند و از این جهت‌ دانشجویان زبان مدیونشان خواهند بود.

[1]. «ایران‌نامه»،سال اول،شمارهء 2(زمستان 1361)ص 312-308.

[2]. «تولد دیگر»،ص 43.از این به بعد صفحات این کتاب با«ص»مشخص خواهد شد

[3]. قسمتی از«مرآة السرائر»در«راهنمای کتاب»736-732(آذر-اسفند)12-9:14 چاپ شده‌ است.

[4].  Bride of Acacias(Caravan Books,1982)p.45

[5]. همان کتاب ص 57.

[6]. The Devils Dictionary,1906

[7].  Bride of Acacias p.50

[8]. «شعر و هنر»نوشتهء پرویز ناتل خانلری،تهران،شرکت سهامی کتاب،1345،ص 361.