پیوند پارسی: واو عطف

چو آب می‌رود این پارسی به قوت طبع

نه مَرکبی‌ست که از وی سَبَق بَرد تازی

سعدی1

امروزه در زبان فارسی دو معادل برای واژۀ انگلیسی and یا فرانسوی et وجود دارد، یکی ”وَ“ در نوشتار و گفتار رسمی و دیگری ”اَُ“ در گفتار غیررسمی و خودمانی. ولی در گذشته چنین نبود. از یک سو ”وَ“‌ حرف ربط یا عطف در زبان عربی است و ملاط مناسبی بین واژه‌های فارسی نیست و از سوی دیگر، کاربرد ”اُ“ محدود به گفتار نبوده و در نوشتارهای فارسی نیز طی قرن‌ها نقش رابط بین دو کلمه را بر عهده داشته است. با این همه، چون حرفی برای نشان دادن آن وجود ندارد و گذاشتن حرکت هم بر روی حروف فارسی متداول نیست، جای خالی آن با واو عربی پر شده است. مروری بر دیوان حافظ نشان داد که در این دیوان، پیوند پارسی به صورت گوش‌نواز و دلنشین “اُ” خوانده می شود، مگر در موارد خاص که چنین خوانشی امکان‌پذیر نیست.

”و“ با نام ”واو،“ حرف سی‌ام از الفبای فارسی (قبل از ه) و بیست‌و‌هفتم از الفبای عربی (بعد از ه) است. این حرف به صورت حرف صدادار کشیده در فارسی، مانند ”زود“ (zud)، و در عربی، مانند ”نور“ (nur)، به کار می‌رود. به علاوه، ”واو“ در عربی با صدایی برابر با w انگلیسی و در فارسی با واج صامت لبی/دندانی شبیه v انگلیسی (وَحید = wahid عربی = vahid فارسی) به کار می‌رود. در زبان عربی صدای v وجود ندارد و در صورت لزوم آن را با حرف سه‌نقطه‌ای ”ڤ“ (ویکتوریا = ڤیکتوریا = Victoria) می‌نویسند. تفاوت این دو صدا در دو فعل فارسی ”بود“ و ”بُوَد“ آشکار است.

عمده‌ترین کاربرد حرف ”و“ یا ”واو“ در عربی به صورت حرف عطف[2] یا واو عطف است که تلفظ آن ”وَ = wa‌‌“ است و دو کلمه مانند حسن وَ حسین یا دو جمله مانند ذَهَبَ حَسَن وَ جاء حُسین (حسن رفت وَ حسین آمد) را به هم می‌پیوندد. واو عطف در پهلوی به صورت ”او = u‌“ تلفظ می‌شده و در قرون نخستین اسلامی نیز به همین صورت بوده و بعدها به صورت ”اُ = o‌‌“ درآمده است، مانند حسن اُ حسین یا حسن رفت اُ حسین آمد. وقتی الفبای عربی به زبان فارسی راه یافت، واو عطف عربی به همان صورت، ولی با تلفظ va به جای wa (یکی از تفاوت‌های عمدۀ بین فارسی‌زبانان و عربی‌زبانان) در فارسی به کار گرفته شد.[3] در واقع، واو عطف عربی ملاط زبان فارسی شد و به نقل از فرهنگ معین، ”در تلفظ هرج و مرجی پدید آمد.“[4]

برای آنکه بدانیم واو عطف در گذشته چگونه خوانده می‌شده، ناچار به سراغ شعر قدیم فارسی رفتیم تا به تبعیت از وزن شعر، خوانش آن را دریابیم. دیوان حافظ[5] را برگزیدیم که در آن، 2153 بار ”و/حرف ربط“ یا همان واو عطف آمده است.[6] از 486 غزل در این دیوان، 100 غزل اول را انتخاب و تلفظ همۀ موارد واو عطف، بالغ بر 470 مورد، را در آنها بررسی کردیم و در دو گروه قرار دادیم: خوانش عمومی با صدای ”اُ = o‌“ و خوانش در موارد خاص با صدای ”وُ = vo.‌“

  1. خوانش عمومی واو عطف با صدای ”اُ = o.“ این خوانش شامل حدود 400 مورد، چه بین دو کلمه مانند دو بیت زیر و چه بین دو جمله مانند دو بیت بعد، است:

فریاد که از شش جهتم راه ببستند

آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت

زاهد و عُجب و نماز و من و مستی و نیاز

تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند

گِل آدم بسرشتند و به میخانه زدند

آنکه پامال جفا کرد چو خاک راهم

خاک می‌بوسم و عذر قدمش می‌خواهم

  1. خوانش واو عطف در موارد خاص با صدای ”وُ = vo‌.“ واو عطف در چهار حالت زیر ناگزیر به شکل ”وُ“ خوانده می‌شود.

الف. بعد از حرف صدادار ”آ،“ با دو شاهد:

صلاح کار کجا وُ من خراب کجا

ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا

هر که خواهد گو بیا وُ هر چه خواهد گو بگو

کبر و ناز و حاجب و دربان در این درگاه نیست

ب. بعد از حرف صدادار ”و،“ با دو بیت شاهد:

من آن نیَم که دهم نقد دل به هر شوخی

درِ خزانه به مُهر تو وُ نشانۀ توست

حدیث از مطرب و می گو وُ راز دهر کمتر جو

که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معمّا را

ج. بعد از های غیر ملفوظ، با دو بیت شاهد:

زلف آشفته وُ خوی کرده وُ خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزل‌خوان و صُراحی در دست

باده وُ مطرب و گل جمله مهیّاست ولی

عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست

د. در ترکیب و تخفیف با کلمۀ بعد. این‌گونه موارد بیشتر در آغاز مصراع دوم، یعنی در عطف به مصراع اول، واقع می‌شود و آن را واو ابتداء نیز می‌گویند.[7] پُربسامدترین آنها به ترتیب عبارت‌اند از وَر (و اگر)، وَز (و از)، وین (و این) و وآن (و آن). سه بیت زیر از یک غزل و دو بیت بعد از غزلی دیگر شواهدی از این موارد را به دست می‌دهند:

در نعل سمند او شکل مه نو پیدا

وَز قد بلند او بالای صنوبر پَست

شمع دل دمسازان بنشست چو او برخاست

وَافغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست

گر غالیه خوشبو شد در گیسوی او پیچید

وَر وسمه کمان‌کش گشت در ابروی او پیوست

آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت

وین پیر سالخورده جوانی ز سرگرفت

آن عشوه داد عشق که تقوی ز ره برفت

وآن لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت

باید افزود که در شعرهای ملمّع (بیت‌ها و مصراع‌های عربی) دیوان حافظ، واو عطف به سیاق زبان عربی، ولی با تلفظ فارسی، به صورت ”وَ = va‌“ خوانده می‌شود:

أَلا يَا أَيّهَاالسَاقِي أَدِر كَأسًا وَ نَاوِلها

(ساقیا پیمانه‌ای به گردش آور و بر ما بپیمای)

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

وفا خواهی جفاکش باش حافظ

فان الرّبح وَ الخسران فی التّجر

(همانا سود و زیان است در بازارگانی)

نتایج به دست آمده از این بررسی به روشنی نشان می‌دهد که در سراسر دیوان حافظ پیوند پارسی، بین دو کلمه یا دو جملۀ فارسی، به صورت ”اُ = o‌“ خوانده می‌شود، مگر در موارد خاص که چنین خوانشی امکان‌پذیر نیست. به تبع این نتایج، زین پس در گفتار به جای ”وَ“ عربی “اُ“ فارسی بگوییم و به‌ویژه در خواندن نوشته‌های فارسی، در رسانه‌ها، ”وَ“ عربی را به صورت ”اُ“ فارسی بخوانیم که گوش‌نوازتر و دلنشین‌تر است.

[1] با امتنان قلبی از دکتر علی‌اشرف صادقی، جناب نصرت‌الله ضیایی و دکتر محمدحسین مصطفوی جباری برای خواندن متن و طرح پیشنهادهای سودمند.

[2] عطف، ریشۀ عاطفه، به معنی مِهر ورزیدن، متمایل شدن و مرتبط کردن یا پیوند دادن است.

[3] از یادداشت دکتر ژالۀ آموزگار به بهرام گرامی: ”ما در زبان فارسى ’وَ‘ نداريم، بلكه ’اُ‘ داريم. چنان كه در محاورۀ معمولى ’وَ‘ به كار نمى‌بريم و اين كلمه تحت تأثير عربى ’وَ‘ تلفظ شده است.“

[4] محمد معین، فرهنگ فارسی (تهران: امیرکبیر، 1371).

[5] خواجه شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان حافظ، تصحیح و توضیح پرویز ناتل خانلری (چاپ 2؛ تهران: خوارزمی، 1362).

[6] مهین‏دخت صدیقیان و ابوطالب میرعابدینی (گردآورندگان)، فرهنگ واژهنمای حافظ به انضمام فرهنگ بسامدی بر اساس حافظ خانلری (تهران: امیرکبیر، 1366).

[7] لغتنامۀ دهخدا.