گردشی در گرشاسپنامه‌ (2)

گفتار چهارم-برون‌مایه(لفظ) 1-برخی از نکات دستوری افکندن را در ایستش رایی(حالت مفعول بیواسطه): ربود از کمین همچو آهو عقاب(-همچو آهو عقاب را)394/21 افکندن را در ایستش بایی(حالت مفعول باواسطه): رهی(-به رهی،رهی را)چون باندازه ندهی مهی‌ چو مه شد نگیرد ترا جز رهی 115/85 از…را ازین روی را-ازین رو: گهر گر نبودم هنر بد بسی‌ ازین
Subscribe or log in to read the rest of this content.