یاد رفتگان‌: در گذشت زین العابدین رهنما

یاد رفتگان در گذشت زین العابدین رهنما

در نیمهء تیرماه گذشته زین العابدین رهنما در سن 96 سالگی درگذشت و به جهان‌ باقی پیوست و دفتر زندگی یکی از تواناترین نویسندگان زبان فارس در دوران اخیر بسته‌ شد.رهنما در یک خانوادهء معتبر روحانی چشم بر جهان گشود.پدرش شیخ العراقین از علمای دین بود،ولی در عین حال تمایلات نسبت به تصوف و عرفان نیز در این خانواده‌ وجود داشت و عموی او شیخ عبد الله حائری از بزرگان تصوف در زمان خود محسوب‌ می‌شد.رهنما سپس با دختر این عاف نامی وصلت کرد و دارای همسری شد که از بالاترین فضائل اخلاقی برخوردار بود و ضمیری پاک و درونی تابناک داشت.او از دانش تصوف نیز بی‌بهره نبود و با بردارش هادی حائری،که از برجسته‌ترین استادان‌ ادب عرفانی ایران و صاحبدلان زمان خود بود،نزدیکی و پیوندی عمیق داشت.رهنما به‌ همین جهت با هردو ساحت اسلام،یعنی شریعت و طریقت،انس خانوادگی داشت، گرچه خود بیشتر به علوم شرعی و جوانب اجتماعی اسلام عنایت می‌ورزید.

رهنما در زمرهء مردمانی بود که کوشیدند سنتهای مذهبی و ملی ایرانیان و اندیشهء اسلامی را،که طی قرون ایران از مراکز اصلی آن بوده است،از یک سو،و تمدن غرب را -که در دوران جوانی او ایران را سخت تحت هجوم و تاثیر قرار داده بود-از سوی‌ دیگر،سازش دهند و پیوندی بین گذشته و آیندهء فرهنگ مردمان ایران زمین ایجاد کنند. برای نیل به این هدف خطیرو پر رنج رهنما از مکانات فراوان برخوردار بود.علاوه‌بر تسلط کامل بر زبانهای فارسی و عربی با زبان فرانسه الفت داشت و ادبیات اروپایی را خوب می‌دانست،در عین حال که با تفکر دینی اسلامی و آثار ادبی فارسی و عربی‌ کاملا مأنوس بود.وانگهی او دارای قلمی توانا بود که به او اجازه داد طی بیش از پنجاه سال آثار مهم به زبان فارسی به وجود آورد.

فعالیتهای ادی رهنما در آغاز در زمینهء روزنامه‌نگاری بود و در دوران رضا شاه او بیشتر به عنوان مدیر مجلهء رهنما و سپس روزنامهء ایران شهرت یافت،ولی همین فعالیت او را به جدالهای سیاسی با مقامات دولتی کشانید و به تبعید او به بیروت انجامید.پس از استعفای رضا شاه از مقام سلطنت رهنما به ایران بازگشت و فعالیتهای روزنامه‌نگاری و سیاسی و در عین حال نگارش آثار ارزندهء ادبی خود را از نو آغاز کرد.او همچنین به‌ مشاغل گوناگون سیاسی و دولی دست یافت.چندین بار به وکالت مجلس رسید و مدتی‌ نیز سفیر ایران در فرانسه و لبنان و سوریه بود.پس از 28 مرداد روزنامهء ایران او بعد از نیم‌ قرن فعایت برای همیشه خاموش شد و رهنماتمام همت و کوشش خود را تا قریب به‌ پایان عمرش به نگارش آثار ارزندهء علمی و ادبی مبذول داشت و همواره تا ده سال پیش‌ سخت در زمینهء ادبی کوشا بو و در دههء آر عمر بود که خود قلم را کنار گذاشت و خاموشی اختیار کرد.

مهمترین آثار رهنما-که بی‌گمان ماندگار است و به دست فراموشی سپرده نخواهد شد-شرح حالهای او از پیامبر اسلام(ص)و حضرت امام حسین(ع)و ترجمهء فارسی او است از قرآن کریم.رهنما در همان دوران تبعید کتاب زندگی پیامبر اسلام را آغاز کرد و اولین جلد کتاب در سال 1316 در دمشق به چاپ رسید.این اثر در زمای کوتاه مقبول‌ عام و خاص شد و به صورت یکی از معروفترین زندگی نامه‌های حضرت ختمی مرتبت‌ در دوران معاصر درآمد.رهنما با زبانی روشن و گویا تصویری دلنشین از حیات پیامبر اسلام عرضه داشت و بسیاری از مشکلات زندگی آدمی و پیچ و خمهای زیستن در این‌ عالم خاکی را با توجه به سیرهء آنکه قرآن او را«اسوهء حسنه»خوانده است،برای‌ خوانندگان روشن ساخت.گرچه ساحت عرفانی پیامبر اسلام از این کتاب غایب است، جنبهء بشری او با قدرتی خاص توصیف شده و در نتیجه باعث ایجاد اثری شده است گیرا و جلب‌کنندهء توجه همهء آنانکه عنایتی به هرکمال بشری و در عین حال علاقه‌ای به آغاز دین‌ اسلام و حیات پیامبر آن دارند.این اثر بارها در ایران به طبع رسیده و به زبانهای انگلیسی‌ و فرانسه نیز برگردانیده شده است و به علت دوری از تعصبات فرقه‌ای در سایرممالک‌ اسلامی و بخصوص پاکستان نیز شهرت فراوان یافته است.

زندگی نامه حضرت امام حسین(ع)رهنما نیز از همین مشخصات برخوردار است.او از حیات سید الشهداء استفاده کرد تا به بسیاری از حقایق زندگی انسان که متعلق به‌ همهء قرون است بپردازد،مانند تقابل آزادگی و ظلم و معصومیت و معصیت و شرف و پلیدی.و انگهی این کتاب به بسیاری از مطالب مربوط به تاریخ ایران از دیر زمان تا پیوند ایرانیان به اسلام و نیز تاریخ اسلامی ایران می‌پردازد و بحث آن محدود به حیات پنجاه و هفت سالهء آن حضرت نیست.به هرحال،این شرح حال نیز از آثار مهم ادبی چند دههء اخیر محسوب می‌شود و مورد توجه و عنایت فراوان قرار گرفته است.

شاید مهترین اثر مرحوم رهنما ترجمهء او است از قرآن کریم که بیش از سی سال‌ عمر او صرف آن شد.زبان فارسی اولین زبانیست که کلام خداوند به آن ترجمه شده‌ است و برخی از تفاسیر قرآن به فارسی قدمت هزارساله دارد.در دوران اخیر نیز ترجمه‌های متعددی به زبان فارسی از کتابی که از یک جهت ترجمه ناپذیر است ارائه‌ شده که برخی از آنها،مانند ترجمهء مرحوم الهی قمشه‌ای،ارزش فراوان ادبی دارد.ولی‌ هیچ یک از این ترجمه‌ها از زبان آن چنان سهل و قابل درک چنانکه در ترجمهء رهنما دیده می‌شود برخوردار نیست.رهنما از بسیاری از تفاسیر قدیمی از طبری و زمخشری‌ گرفته تا تفاسراخیر و نیز ترجمه و تفسیرهای گوناگون فارسی استفاده کرده و کوشیده تا کلام خداوند را به نحوی در قالب زبان فارسی درآورد که هم مورد تأیید علمای دین باشد و هم فهم پذیر برای فارسی زبانانی که با معارف دینی و زبان عربی چندان آشنایی‌ ندارند.نتیجهء کوشش او اثر است ارجمند که بی‌گمان در تاریخ ترجمهء قرآن به زبان‌ فارسی باقی خواهد ماند و فراموش نخواهد شد.

زین العابدن رهنما مردی شجاع و حتی می‌توان گفت متهور بود ودر دفاع از آزادی‌ قلم و اهمیت نویسندگی و نویسندگان در جامعه از هیچ چیز دریغ نداشت.راقم این‌ سطور به خاطر دارد که در سال 1356 مرحوم رهنما،که در آنوقت رئیس انجمن قلم ایران‌ بود،اصرار ورزید این بنده به جای او این قمام را احراز کند.به علت دوستی خانوادگی و نزدیکی او به والیدن این بنده،رد این دعوت کاری مشکل بود و در عین حال چنین‌ وظیفه‌ای اصلا با طبع این بنده سازگار نبود.نتیجه از او اصرار بود و از بنده عذر و بهانه تا اینکه به این توافق رسیدیم که بنده در جلسات انجمن حضور یابم و چند سخنرانی ایراد کنم.برای مدت بیش از یکسال تا وقوع حوادث 1357 منظما در این جلسات ملاقات با او حاصل می‌شد و این بنده به عین شاهد کوششهای او بودم که چگونه در دفاع از حق‌ نویسندگان و کمک به آنان و حتی کمک به آزادی تنی چند که به علت فعالیت‌های‌ سیاسی گرفتاری پیدا کرده بودند و بعدا معلوم شد از نویسندگان تند چپ گرا هستند، می‌کوشید.برای رهنما فرقی نمی‌کرد که مسلک سیاسی نویسنده چیست.کوشش او تنها برای حفظ حرمت طبقهء نویسنده و آزادی قلم بود.این جنبه از شخصیت او بیشتر به افکار متأثر از فرهنگ فرنگی ارتباط داشت تا فرهنگ سنتی که در دامن آن پرورانده شده‌ بود،ولی در عین حال در نظر او این نحوهء تفکر از تعالیم آزاد منش اسلامی بدور نبود.

با درگذشت رهنما یکی از آخرین نمایندگان نسلی که برای بار اول تضاد و کشمکش شدید بین سنت و تجدد و دین و فرنگی مآبی را حس کرد و درصدد ایجاد پلی‌ بین آن دو برآمد،چشم از این جهان فرو بست.قبل از او کسانی مانند سید محمد کاظم‌ عصار و هادی حائری-که با هردو نزدیکی فراوان داشت-هریک به نحوی در این راه‌ قدم نهاده بودند و نسلی بعد تعداد بیشتری از متفکران و نویسندگان ایران کوشیدند تا این‌ راه را دنبال کنند ولی هنوز به منزلگاه نهایی دست نیافته‌اند و تضاد حاصل از برخورد فرهنگ و تمدن سنتی ایران و غرب به نحوی که مورد پذیرش همگان باشد حل نشده‌ است.تا کوشش در طی این طریق و دستیابی به هدف نهایی،که بقای فرهنگ اصیل‌ ایران در عین امکان فعالیتدر دنیایی زادهء ارزش‌های ساخته و پرداخته غرب است، ادامه دارد،خاطرهء افرادی چون رهنما که در این راه پیشاهنگ بودند باقی خواهد ماند. وانگهی آثار ادبی رهنما،چه آنها که پیرامون اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان اوست و چه آنها که مرتبط به معارف اسلامی است،در تاریخ ملت ایران در این برهه از زمان ثبت‌ شده است.با رفتنش نویسنده‌ای با قدرت و متفکری آزاده رخت از این جهان پر تلاطم‌ فرو بست.روانش شاد باد.خداون روحش را قرین رحمت خود فرماید.

سید حسین نصر واشنگتن،شهریور 1368