ازدواج موقت و ضرورتهای اجتماعی
کتاب شامل سه قسمت است.قـسمت اول با معنی حقوقی ازدواج بـطور کـلی در جامعه سروکار دارد.در سه فصل این قسمت نویسنده به صورتی جامع و مبسوط،و با تکیه به منابع اولیه،نظریهء تشیّع دربارهء نهاد ازدواج را مورد بررسی قرار میدهد و ازدواج را در این نظریه به عنوان یک”قرارداد”،کـه بعدی اقتصادی نیز دارد،مطرح میکند.در قسمت دوم کتاب،حائری دربارهء چگونگی برداشت جامعه از نهاد حقوقی ازدواج به بحث میپردازد.در این جا است که بینش مؤلف روشن میشود و توجه کتاب از بررسی نهادهای قانونی بـه سـنجش نهادهای اجتماعی و فرهنگی معطوف میگردد.در قسمت سوم نویسنده بحث خود را بسط بیشتری میدهد و در دو فصل به تجزیه و تحلیل برداشت جامعه از ازدواج موقت میپردازد و مفهوم فرهنگی و اجتماعی این نهاد حقوقی و فقهی را به دقـت تـمام مشخص میسازد.در این فصلها،به نام “داستانهای زندگی زنان”و”مصاحبه با مردان”،حائری با بهرهجویی از مفاهیم مردمشناختی،و با تعبیر و تأویل حکایتها و سرگذشتهای زنان و مردانی که با قانون ازدواج موقت سـروکار داشـتهاند،هم مکان این نهاد حقوقی در جامعهء ایران را مشخص میسازد،هم برداشت اقشار خردهپای جامعه از قانون و مذهب را مورد بررسی قرار میدهد و هم دلیلی برای تداوم ازدواج موقت،با وجود تـضادی کـه بـا خواستهای زنان بهطور کلی دارد،ارائه مـیدهد.
ازدواج مـوقت یـا متعه(صیغه در لفظ عامیانه)از جمله بحثانگیزترین نهادهای فقه شیعه است که در دوران پهلوی به گونهای محسوس از اعتبار و رواجش کاسته شد اما پس از سـال 1357 بـار دیـگر مورد توجه و استفاده قرار گرفت.منابع فقهی ازدواج مـوقت و چـگونگی تأثیر این نهاد بر زندگی زنان در کتابها و مقالههای بسیار مورد بحث و جدل قرار گرفتهاند.هدف نویسندهء “قانون نیاز”تـکرار آن بـحثها نـیست.وی در پی یافتن دلائل ریشهگیری و بقاء ازدواج موقت به عنوان یک نـهاد اجتماعی است.بطور اخص،”قانون نیاز” یک بررسی مردمشناختی دربارهء چگونگی متبلور شدن احکام قانونی و فقهی در فرهنگ و جـهانبینی اجـتماعی شـیعه و زندگی هر روزی مردم ایران است. کتاب بیشتر از آنکه پژوهشی دربارهء فـلسفهء قـانونگزاری باشد تحلیلی است از چگونگی برخورد جامعه با قانون.نویسنده با ظرافت تمام این فرق را مشخص مـیکند.
بـحث حـائری با این یادآوری آغاز میشود که ازدواج موقت اساسا به سود زنان نـبوده اسـت و در مـیان زنان بسیاری از اقشار و طبقات اجتماعی ایران هوادار نداشته است.آنچه که از نظر جامعهشناختی جـالب تـوجه اسـت روی آوردن برخی از زنان به چنین نهادی است.دلائل رواج ازدواج موقت و مقبولیت این نهاد به ویژه در دهـهء اخـیر موردنظر خاص نویسنده در سراسر کتاب است و مصاحبههای متعدد او با زنان و مردانی که بـه ازدواجـ مـوقت روی آوردهاند برخی از این دلائل را روشن میسازند.نویسنده تأکید میکند که در جوامعی بسان ایران که در آنـها روابـط میان زن و مرد اساسا در چهارچوبهای مشخصی محصور اند نهادهایی چون ازدواج موقت پلی میان زنان و مـردان ایـجاد مـیکند و در دیوارهائی که دو جنس مخالف را از هم جدا کرده است موقتا روزنهای میسازد و این مکان را بوجود مـیآورد کـه نیازهایی که در شرایط حاکم بر جامعه بیپاسخ ماندهاند،به ویژه نیازهای عـاطفی و جـنسی،بـرآورده گردند.این نهاد، در مقایسه با نهادهای دیگر اسلام شیعی،به نحوی مستقیمتر با زندگی اجـتماعی فـرد در ارتـباط است.به عبارت دیگر همین نقش ازدواج موقت در تسهیل روابط میان زن و مرد اسـت کـه آن را به عنوان یک نهاد اجتماعی توجیه میکند.
“قانون نیاز”بر این نکته نیز تأکید دارد که بـرآیند تـأثیر تعلیمات دینی و عملکرد قوانین مربوط به آن در جامعه همانقدر زادهء آن تعلیمات است کـه گـویای فشارهای ناشی از قیود اجتماعی.جداسازی زن از مرد-کـه بـاید آنـ را یکی از ویژگیهای ساختاری جامعهء ایران به شـمار آورد-نـاشی از رسوم و سنتهای اجتماعی و فرهنگی دیرینه از سویی و احکام مذهبی از سوی دیگر است.امّا جـدائی مـرد و زن طبیعتا بدون تنش نمیتواند بـاشد.چـنین جدائی بـاعث بـروز فـشارهای عاطفی و جنسی است و در بسیاری موارد رونـد امـور اجتماعی را نیز مشکل میسازد.ازدواج موقت در چنین شرایطی میتواند راه مفرّی برای این فـشارها و بـرای برآوردن نیازهای شخصی و اجتماعی باشد.از هـمین رو، ازدواج موقت در جامعهء ایران بـطور کـلی و بین گروههای قابل توجهی از زنـان بـطور اخص جای خود را یافته است.چنین تجزیه و تحلیلی از رابطه بین نیازهای فردی و اجـتماعی از سـویی و نقش قانون از سوی دیگر اسـت کـه”قـانون نیاز”را به یـک نـوشتهء طراز اول جامعهشناختی مبدل مـیسازد.
بـه اعتقاد حائری آنچه که به ایرانیان امکان میدهد تا از ازدواج موقت در زمینهء زندگی اجتماعی و فـرهنگی خـود استفاده کنند مفهوم ازدواج در قانون اسلام اسـت.در مـنابع فقهی،از ازدواج دائم و ازدواجـ مـوقت بـه عنوان”قرارداد” یاد شـده است.از همین رو،ازدواج،از بسیاری جهات،فرقی با خرید و فروش یا اجاره،یعنی معامله براساس توافق طـرفین و بـا شرایط خاص،ندارد.این تعبیر از ازدواج در مـنابع فـقهی شـیعه کـاملا بـا جنبهء مذهبی ازدواج در مـسیحیت مـغایرت دارد.در جوامع اسلامی ازدواج جزئی از فرائض مذهبی نیست و معنی معنوی ندارد.تاکید بر سودمندی (Utility) آن است.ازدواج قراردادی است کـه امـکان مـیدهد احتیاجات عاطفی و جنسی افراد برآورده شود آنـگونه کـه نـظم اجـتماعی بـرهم نـخورد و قواعد اخلاقی دین شکسته نشوند.این برداشت،به گفتهء نویسندهء،تأمینکنندهء نقش اجتماعی ازدواج موقت است.به عبارت دیگر، مقبولیت این نهاد در ادوار مختلف ناشی از سودمندی آن بوده است.در واقـع محدودیتهای اجتماعی است که سبب شده ازدواج موقت به عنوان یک قرارداد برای رفع احتیاجات شخصی مردان و زنان رواج یابد.این نکته به ویژه در مصاحبههای نویسنده با زنانی که به ازدواج مـوقت دسـت زدهاند به خوبی مشهود است.
حائری،برخلاف انتظارات قبلی خود،در بسیاری موارد نه تنها زنان را مخالف ازدواج موقت نیافته بلکه آنان را از هواداران این نوع ازدواج دیده است.ن دلائل چنین گرایشی بـه ازدواجـ موقت در بین زنان،که خود گویای محدودیتهای اجتماعی و مشکلاتی استک ه آنان برای برآوردن نیازهای عاطفی و جنسی خود با آن مواجهاند،به صورت مشروح در ایـن کـتاب آمده است.در ازدواج موقت نه تـنها مـردان بلکه زنان راهی برای ارضاء خواستهای عاطفی و به خصوص جنسی خود یافتهاند که در چهارچوب فرهنگ و سنت حاکم بر جامعهء ایران به صورت دیگری بـرآورده نـمیشود.به همین دلیل اسـت کـه به نظر نویسنده ازدواج موقت پس از انقلاب 1357 به صورت محسوسی متداولتر گردیده است.
به این ترتیب،نویسندهء کتاب ازدواج موقت را از حیطهء بحث دربارهء قوانین مذهبی خارج کرده و آنرا به عنوان جزئی از سـاختارهای زیـربنائی جامعهء ایران مورد بررسی و نقد قرار داده است.او در ضمن تلاش برای درک علل اجتماعی ازدواج موقت مشکلات عدیدهء این نهاد را نیز نادیده نمیگیرد.بهطور مشخص نویسنده معتقد است که عدم تعادل قدرت مـیان مـرد و زن-که از دیـرپاترین ویژگیهای جامعهء ایرانی است-از سودمندی قرارداد ازدواج موقت برای زنان میکاهد.در جامعهء مرد سالار،که قدرت اقتصادی و زیـربنائی جامعه در اختیار مردان است،امکان اعمال قدرت برای زن و در نتیجه حفظ مـوضع اجـتماعی و فـردی او در ازدواج موقت دچار اشکال میشود.در سراسر کتاب نویسنده به این نکته باز میگردد و نتایج سوء عدم توازن مـیان مـقام زن و مرد در اجتماع را،که در ازدواج موقت هم مشهود است،مورد انتقاد قرار میدهد و بر نـتایج نـامطلوب نـاشی از تضاد میان نقش زن به عنوان یک انسان،از سوئی،و یک”جنس”مورد معامله،از سوئی دیـگر،تکیه میکند.
به اعتقاد حائری این تضاد خود زاییدهء عدم توازن قدرت مـیان زن و مرد است.چه،بـا آنـکه قانون زن را برای اجرای قرارداد ازدواج موقت ذیصلاحیت میداند،در عمل،این مرد است که،به دلیل قدرت اقتصادی و اجتماعی خود،در عقد و اجرای قرارداد قدرت تام دارد و زن را بصورت متاع درمیآورد.این تضاد همچنین بازتابی از بـرخورد فرهنگ و دین با زن است.به اعتقاد نویسنده جنسیت زن خطری برای مرد به شمار میآید و از اینرو فرهنگ و دین در محدود ساختن حقوق و آزادیهای زن کوشیدهاند.
بخش عمدهای از کتاب نیز معطوف به چون و چـرای اسـتفاده از این نهاد شده است.در این مورد نیز نویسنده به مشکلات اساسی میپردازد.با آنکه مذهب شیعه ازدواج موقت را مجاز شناخته و فشارهای اجتماعی موجب گرایش به آن شدهاند،جامعه بطور کلی نظر مـساعدی نـسبت به آن نداشته است.این تضاد میان قانونی بودن ازدواج موقت از سوئی و پرسشبرانگیز بودن آن از نظر اخلاقی،از سوی دیگر،باعث شده که آنهائی که به ازدواج موقت روی میآورند این کار را در خفا انـجام دهـند.بنابراین ازدواج موقت علیرغم نقش آن در حل بعضی تنشهای اجتماعی خالی از مشکلات اساسی نبوده است.
شهلا حائری برای نوشتن این کتاب به پژوهشی گسترده دست زده و در طی دو سفر تحقیقاتی به ایران در سـالهای 1978 و 82-1981،یـعنی پیـش و پس از انقلاب،از منابع موجود در ایران اسـتفاده بـرده و مـصاحبههای جامعی با مردان و زنان طبقات مختلف که با ازدواج موقت سروکار داشتهاند انجام داده است. بخشهایی از مصاحبههای نویسنده به تفصیل در این کتاب آمـده و از جـمله خـواندنیترین فصول آنرا تشکیل میدهد.جدا از نقل عقائد قـشرهای مـختلف جامعه دربارهء ازدواج موقت،این مصاحبهها نمایانگر طیفی از تفکرات گوناگون دربارهء این نهاد است که خود گویای شکاف فـکری و عـقیدتی مـیان طبقات سنتیتر جامعه و طبقات متجددتر آن است.اما نقطه نـظر مخالفان ازدواج موقت در این کتاب آنچنانکه باید بازتاب نیافته است.بحث بیشتری در این مورد کتاب را به یقین غـنیتر مـیساخت.
کـتاب شهلا حائری برای خوانندگانی که پیش داوریهای مختلفی دربارهء ازدواج مـوقت دارنـد،بعدها و گوشههای تازهای را دربارهء این نهاد روشن ساخته است.در واقع،با توجه به نکات و مسائل دقـیقی کـه نـویسنده در این کتاب مطرح کرده،از این پس هر بحث جدی دربارهء ازدواج موقت صـورتی دیـگر خـواهد یافت.